بـدون شـك يكى از عوامل مهم پيشرفت و گسترش اسلام در دوران پيامبر(ص ) قرآن كريم بود. قـرآن كـريـم ، آهـنـگى دلنشين و طنينى روح نواز دارد و لطف معانى آن دلرباست . شعرهاى عرب جـاهـلى اگر به خاطر ظرافتهاى شعرى جاذبه اى داشت ، امااز مفاهيم تعالى بخش و انسان ساز تـهـى بـود. قـرآن كـريـم بـا بـرخوردارى از سبكى نو و بى مانند و مفاهيم معنوى و آسمانى ، جـاذبـه اى بـى نـظـيـر دارد. ايـن جـاذبـه در دوران رسـالت پـيـامـبر بزرگوار اسلام حوادثى شـنـيـدنـى آفـريـده اسـت . قـرآن كـريـم بـويـژه در دوران مـكـى تـنـهـا سـلاح رسـول خـدا(ص ) بوده است ، سلاحى كه قلب شنوندگان را تسخير مى كرد و دشمنان با تمام سرسختى كه داشتند به عظمت آن اعتراف مى كردند.
تاءثير بر سران قريش
بـارهـا اتـفـاق مـى افـتـاد كـه صـاحـبـان نـفـوذ، بـزرگـان و سـخنوران قريش براى بازداشتن پـيـامـبـر(ص ) از دعوت به توحيد نزد آن حضرت مى رفتند، اما با شنيدن آيه هاى قرآن شكست خورده باز مى گشتند.روزى عـتـبـة بـن ربـيـعـه ، يـكـى از سـران قـريـش ، پس از مشورت با چند تن از قريشيان نزد پـيـامـبـر(ص )، در مـسجد الحرام آمد تا با آن حضرت سخن بگويد و ايشان را نصيحت كند. او در كنار رسول خدا(ص ) نشست و با پيشنهاد مال و رياست از حضرتش خواست كه دست از بدگويى بتها بردارد.^(243) رسـول خـدا(ص ) سخنان عتبه را گوش داد و قتى گفتارش به پايان رسيد به او گفت : اكنون تـو سخنان مرا بشنو. آن گاه چند آيه از قرآن كريم براى او تلاوت كرد. سپس به او فرمود: اكنون كه پاسخ خود را شنيدى هر جا كه خواهى برو.^(244) عتبه كه بشدّت تحت تاءثير قرار گرفته بود، نزد دوستانش باز گشت و گفت : به خدا قسم گفتارى شنيدم كه هرگز مانند آن را نشنيده بودم ، نه شعر است ، نه سحر است و نه كهانت . آن گـاه بـه آنان پيشنهاد كرد كه دست از مخالفت با پيامبر(ص ) بردارند و خوشبختى آينده شان راتاءمين كنند.^(245)