كعبه ، پس از بناى آن به وسيله حضرت ابراهيم (ع ) و برگزار شدن مراسم حج براى عربها مـكـان مـقـدّس و قـابـل احـتـرامـى بـه شمار مى رفت ، آنان شعاير حج را همان گونه كه حضرت ابـراهـيـم (ع ) بـرقـرار كـرده بـود، بـه جـا مـى آوردنـد، در عـيـن حال بدعتى جاهلى و شرك آميز نيز در آن پديد آورده بودند.^(14) اسلام حج را تثبيت كرد و تمام بدعتهاى روزگار جاهليت را از ميان برداشت .^(15) از ديـگـر سـنـن ابـراهيمى كه در ميان عرب جارى بود و اسلام نيز آن را تثبيت كرد، احترام منطقه ((حـرم )) بود كه خونريزى در آن ممنوع بود و هر كس به آن وادى وارد مى شد تا زمانى كه از آن خارج شود در امان بود، اين احترام در اسلام نيز همچنان باقى ماند.^(16) قرآن كريم در اين باره مى فرمايد:((و مَنْ دَخَلَهُ كانَ امِنا))^(17) هر كه در آن داخل شود، ايمن است .سـنـت ديـگرى كه از شريعت حضرت ابراهيم بر جاى مانده و در زمان جاهليّت نيز برقرار بود، حـرمـت مـاهـهـاى حـرام بـود. عـربـهـا مـعـتـقـد بـودنـد كـه در چـهـار مـاه سـال (رجـب ، ذى قـعـده ، ذى حـجـّه ، مـحـرم ) جـنـگ و خـونـريـزى حـرام اسـت . دليل پايبندى به اين قانون هم آن بود كه در اين ماهها مى توانستند مراسم حج را به جا آورند، انـجـمنهاى ادبى شان را تشكيل دهند و با آرامش خاطر به دادو ستد بپردازند. اسلام نيز اين سنت را به رسميت شناخت ، چرا كه منافع عمومى در آن نهفته بود.^(18) خداوند مى فرمايد:((اِنَّ عـِدَّةَ الشُّهـوُرِ عِنْدَاللّهِ اثْنى عَشَرَ شَهْرا فى كِتابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ مِنْها اَرْبَعَةٌ حُرُمٌ))^(19) همانا عدد ماهها نزد خداوند در كتاب خدا دوازده ماه است ، از آن روزى كه زمين و آسمانها را آفريد و چهار ماه حرام است .
وضعيّت اجتماعى
روحـيـه قـوم عـرب پيش از اسلام با تعصب و قبيله گرايى آميخته بود و با اندك حادثه اى جنگ بـيـن طـوايـف بـر پـا مـى شـد. تـعـلق خـاطـر فـرد بـه قـبـيله او بسيار بود و آن چيزى كه جهت برخوردهاى اجتماعى او را تعيين مى كرد، روح قبيله گرايى بود، نه طرفدارى از حق و عدالت . اعـضـاى قـبـيـله موظف بودند تا همديگر را تحت هر شرايطى حتى ظالم بودن يارى كنند. در اين مـيـان ، شـايـد بـتـوان قـبـيـله قريش را استثنا كرد، زيرا در زمان ((قصى بن كلاب )) دارالندوة تـاءسـيـس شـد، كـه در حـكـم يـك مـجـلس شـوراى كـوچك بود و امور مهم به صلاحديد و تصميم بزرگان قوم در دارالندوه انجام مى شد.^(20) تفاخر به حسب و نسب در ميان عرب بشدّت رواج داشت ، بطورى كه برخى از روزها گرد هم مى آمـدنـد و بـه شـكـل غـلو آمـيـزى بـر يـكـديـگـر فـخـر فـروشـى مـى كـردند. خداوند بزرگ با نـزول آيـه شـريـفـه ((اِنَّ اَكـْرَمـَكـُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقيكُم ))^(21) همانا گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست .اين سنت نكوهيده را از ميان برداشت .شـرابخوارى در ميان مردم ، سخت رايج بود بگونه اى كه در اسلام بتدريج تحريم شد، چون لغو يكباره آن امكان داشت با مخالفت سر سختانه مردم رو به رو شود.
ويژگيهاى جاهليّت از ديدگاه قرآن
از مـجـمـوع آيـه هـايـى كـه بـه حـالتـهاى گوناگون زندگى مردم در آن روزگار اشاره دارد، دانـسـتـه مـى شـود كه از ديدگاه قرآن كريم گمراهى ، اصلى ترين ويژگى مردم زمان جاهليت بوده است .خداى متعال مى فرمايد:((هـُوَ الَّذى بـَعـَثَ فـِى الاُْميِّينَ رَسوُلا مِنْهُمْ يَتْلوُ عَلَيْهِمْ اياتِهِ وَ يُزَكِيّهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ اِنْ كانوُا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلالٍ مُبِينٍ))^(22) اوسـت خـدايـى كـه ميان عرب امّى پيامبرى از خودشان برانگيخت تا بر آنان آيات وحى الهى را تـلاوت