تـحـمـل آن انـدازه آزار واذيـت بـه دليـل عـلاقـه فـراوانـى بـود كـه رسـول خـدا (ص ) بـه هدايت انسانها داشت . آن حضرت از جهالت مردم رنج مى برد و به سلامت روحـى و مـعنوى آنان حريص بود و از سر رحمت و دلسوزى با آنان رفتار مى كرد. قرآن كريم در اين باره چنين فرموده است :(( لَقـَدْ جـاءَكـُمْ رَسـُولٌ مـَنْ اَنـْفـُسـِكـُمْ عـَزيـزٌ عـَلَيـْهِما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَئُوفٌ رَحيمٌ))^(230) هـمـانـا رسـولى از خـودتان برايتان آمد كه (از فرط محبت و نوع پرورى ) فقر و پريشانى و جـهـل و فلاكت شما بر او گران مى آيد، بر آسايش و نجات شما حريص و به مؤ منان رؤ وف و مهربان است .علاقه مندى رسول خدا (ص ) به هدايت امتش بدان اندازه بودكه خداوندبه آن حضرت فرمود:(( فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى اثارِ هِمْ اِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ اَسَفاً))^(231) شايدخود را ازتاءسف درپى آنان هلاك سازى اگر به اين قرآن ايمان نمى آورند.پيامبران الهى هم خداوند را دوست داشتند و هم بندگان خدا را، از اين رو بسيار علاقه مند بودند كه بندگان خدا از او اطاعت كنند واز گمراهى نجات يابند آنان كه ثمره ايمان به خدا و جايگاه مـؤ مـنـان را در بـهـشـت بـروشـنـى مـى ديـدنـد، از سـر مـهربانى علاقه داشتند تا همه مردم به دنبال آن مقامات باشند. آنان بينايانى بودند كه به چاه درافتادن نابينايان را نمى توانستند ببينند.
موقعيّت اجتماعى پيامبر(ص )
جنبه ديگر تاءثير رسول خدا(ص ) در گسترش اسلام ، موقعيت اجتماعى آن حضرت بود. پيامبر خـدا(ص ) درجـامـعـه اى بـه رسـالت مبعوث شد كه هم جامعه براى وى شناخته شده بود و هم او براى جامعه . اين امر داراى جهات گوناگونى است كه بدان اشاره مى كنيم .