مبارزه بدر بن مغفل و جياد بن حارث - سرشک خوبان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرشک خوبان - نسخه متنی

محمدباقر محمودی؛ مترجمین: غلامرضا جمشیدنژاد اول، عبدالحسین بینش؛ تهیه و تدوین: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • (قَدْ عَلِمَتْ حَقًّا بَنُو غِفّارِ
    لَنَضْرِبَنَّ مَعْشَرَالْفُجّارِ
    يا قَوْمِ ذُودُواعَنْ بَنىِ الاَْحْرارِ
    بِالمَشْرِفىِّ وَالْقَنَا الْخَطّارٍ) (290)



  • وَ خَنْدَفِ بَعْدَ بَنى نِزارِ
    بِكُلِّّ غَضْبٍ صارِمٍ تَبّارِ
    بِالمَشْرِفىِّ وَالْقَنَا الْخَطّارٍ) (290)
    بِالمَشْرِفىِّ وَالْقَنَا الْخَطّارٍ) (290)



مبارزه بدر بن مغفل و جياد بن حارث

بـدر بـن مـغـفـل بن جعونة بن عبدالله بن حيطط بن عتبة بن كداع جعفى (در روزعاشورا) آغاز به مبارزه
كرد و اين رجز را مى خواند:




  • (اَناَ ابْنُ جُعْفى وَ اءَبىِ الْكَدّاعِ
    وَ مارِنٌ ثَعْلَبَةٌ لَمّاعٌ) (291)



  • وَ مارِنٌ ثَعْلَبَةٌ لَمّاعٌ) (291)
    وَ مارِنٌ ثَعْلَبَةٌ لَمّاعٌ) (291)



وى آنقدر پيكار كرد تا شهيد شد.

از ديگر كسانى كه همراه حسين (ع) جنگيدند و كشته شدند جياد بن حارث سلمانى از قبيله مراد و سوار بن
اءبى خمير يكى از بنى فهم جابرى از قبيله همدان بودند.

مبارزه حجاج بن مسروق و عبدالاعلى بن زيد
از ديـگـر كسانى كه در ركاب حسين (ع) جنگيدند، حجاج بن مسروق بن مالك بن كثيف بن عتبة بن كِداع جُعْفى
، مؤ ذِّن آن حضرت بود. وى هنگام مبارزه اين رجز را مى خواند. (292)




  • (اَقْدِمُ حُسَينُ هادِيًا مَهدِيًّا
    ثُمَّ اءَباكَ ذَاالعُلى عَليًّا
    وَ ذَاالْجَناحَيْنِ الْفَتَى الْكَمِيًّا
    وَ اءَسَدُاللّهِ الشَّهيد الْحَيّا) (293)



  • اَلْيَومَ نُلقى جَدَّكَ النَّبيًّا
    وَالحَسَنُ الخَيْرٍ الرِّضَا الوَليّا
    وَ اءَسَدُاللّهِ الشَّهيد الْحَيّا) (293)
    وَ اءَسَدُاللّهِ الشَّهيد الْحَيّا) (293)



سپس حمله كرد و جنگيد تا كشته شد.

شـخـص ديـگـرى كـه در ركـاب حـسين (ع) به شهادت رسيد، عبدالاعلى بن زيد بن شجاع كلبى بود.

شهادت سيف بن حارث و مالك بن عبد بن سُرَيْع
سـيـف بن حارث و مالك بن عبد بن سريع ، دو جوان ـ پسر عمو و برادر از يك مادر ـبودند كه با ديـدگـانـى
پر از اشك خدمت اباعبدالله رسيدند. امام (ع) پرسيد: اى برادرزاده ها! چرا گريه مى كنيد؟ اميدوارم
ساعتى نگذرد كه چشم هايتان روشن گردد. گفتند: خدا ما را فدايت كند، به خدا سوگند ما براى شما مى گرييم
نه براى خودمان ، چون مى بينم كه در محاصره ايد و ما توان دفاع نداريم . امام (ع) فرمود: (خداوند به خاطر
اين دوستى و همدلى با من ، نيكوترين پاداش هاى پرهيزكاران را به شما بدهد.)
آنـگـاه هـر دو جـوان رو بـه امـام كـردنـد و گـفـتـنـد: (سـلام بـر تـو اى فـرزنـد رسـول خـدا) و
امـام (ع) پـاسـخ داد: (و سلام و دورود خداوند بر شما دو تن باد.) آنگاه رفتند و پيكار كردند تا به شهادت
رسيدند. (294)

شهادت حنظلة بن اسعد2 (295)

حَنظله آمد و در حضور امام (ع) ايستاد و خطاب به لشكر عمر سعد اين آيه هاى شريفه را خواند: (... اى قـوم
مـن ، مـن از (روزى ) مـثـل روز دسـتـه هـا(ى مـخـالف خـدا) بـر شـما مى ترسم ، نظير سرنوشت قوم نوح و
عاد و ثمود، و كسانى كه پس از آنها (آمدند). و خدا بر بندگان ستم نمى خـواهـد؛ واى قوم من ، من بر شما از
روزى كه مردم يكديگر را (به يارى هم ) ندا درمى دهند، بيم دارم . روزى كـه پشت كنان ، باز مى گرديد،
براى شما در برابر خدا هيچ حمايت گرى نيست ؛ و هـر كـه را خـدا گـمـراه كـند، او را راهبرى نيست .) (296)

اى مردم ! حسين را مكشيد (كه شما را به عذابى (سخت ) هلاك مى كند، و هر كه دروغ بنددنوميد مى گردد.(297)

/ 158