پس مى توان تمام براهين سنّتى فلسفه اسلامى را جزء برهان هاى جهان شناختى، در اين معناى پردامنه، قرار داد، زيرا در همه آنها اصل وجود و يا شئون و حيثيت هاى معقول آن مانند حدوث و امكان نقطه آغاز است. حتى برهان صديقين ملا صدرا هم در همين شمار است، زيرا: برهان جهان شناختى نامى است براى گروهى از برهان هاى مرتبط با هم كه بر مبناى مقدمه هايى دال بر واقعيتى بسيار كلّى و مربوط به جهان، از جمله امكان آن، درصدد اثبات وجود خدا هستند.(19) البته برهان هايى كه بر مشاهده عنايت و دستگيرى الهى در زندگى انسان ها (برهان عنايت ابن رشد) مبتنى است، در عداد براهين جهان شناختى قرار نمى گيرند.(20) در اين رساله منظور از براهين جهان شناختى، معناى عام آن است كه نوعى از آن برهان وجوب و امكان است.