درآمدی بر خداشناسی فلسفی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
تقرير ابن سينا، ضمن موجز بودن، اساس بسيارى از تقريرهاى برهان وجوب و امكان نيز هست، لذا جا دارد كه توجه بيشترى بدان كنيم. 2 ـ تقريرهاى برهان وجوب و امكان در ارتباط با اصل امتناع تسلسل به دو دسته تقسيم مى شوند: الف . گروهى اصل امتناع تسلسل را به عنوان مقدمه لازم استدلال بر وجود خدا، طرح مى كنند; حال خود اصل امتناع تسلسل را بديهى و بى نياز از استدلال و يا نظرى و محتاج استدلال در جاى خود مى دانند. ب . برخى برآنند كه برهان وجوب و امكان، مبتنى براثبات و يا قبول امتناع تسلسل به عنوان يك امر لازم، نيست. ادّعاى عدم ابتناى برهان وجوب و امكان بر اصل امتناع تسلسل مى تواند به دو صورت تفسير شود: يكى اينكه براى صحت و تماميّت برهان وجوب و امكان، لزومى به آوردن اصل امتناع تسلسل در جريان استدلال نيست و مى توان بدون طرح آن، برهان را اقامه كرد. اين دعوى البته بدان معنا نيست كه در فرض جواز تسلسل هم بتوان برهان را اقامه كرد، بلكه فقط بيان گر آن است كه ما براى تماميّت استدلال از آن بى نيازيم. ديگر اينكه گفته شود برهان وجوب و امكان حتى با فرض جواز تسلسل هم، قابل طرح و دفاع است. خواهيم گفت كه برهان وجوب و امكان با فرض جواز تسلسل، ناممكن است. اساساً مدعيّان عدم ابتناى برهان بر اصل امتناع تسلسل، چنين ادعايى ندارند و فقط معناى اوّل را اراده كرده اند; يعنى مى توان برهان را به گونه اى تنظيم كرد كه محتاج استفاده از اصل امتناع تسلسل نباشد، و اين غير از طرح آن در صورت جواز تسلسل است. سخن مدعيان بى نيازى از اصل امتناع تسلسل، جارى بودن استدلال در صورت جواز تسلسل نيست، زيرا بسيارى از آنان اذعان دارند كه برهان اثبات واجب در ضمن خود امتناع تسلسل را هم اثبات مى كند. به عبارت ديگر آنها برهانى اقامه مى كنند كه علاوه بر اثبات واجب، امتناع تسلسل را هم نشان مى دهد. اين بيان گر آن است كه آنان اين گونه نمى انديشند كه حتى بر فرض جواز تسلسل، برهانشان تمام است. اگر راه بر جواز تسلسل باز شود، براى اثبات وجود خدا راهى باقى نمى ماند.