حكيم شيراز، برهان ابن سينا را از نوع براهين انّى كه نمى تواند يقين آور باشد، مى داند; نه برهان لمّى كه مفيد يقين است. مى دانيم كه برهان كه نوعى قياس منطقى مولّف از مقدمات يقينى است به دو شكل انّى و لمّى سامان مى پذيرد. حدّ وسط در برهان لمّى علاوه بر اينكه علّت اثباتى (علت معلوليّت) نتيجه است، علّت ثبوتى (علّت تحقق و ثبوت حد اكبر براى حد اصغر) هم است. در برهان انّى حدّ وسط اگرچه علّت اثباتى است، اما خود، معلول يا ملازم معلول ثبوت حد اكبر براى حد اصغر است. اغلب منطق دانان بر اين باورند كه چنين برهانى از افاده يقين (على رغم يقينى بودن مقدمات آن) ناتوان است. بررسى تفصيلى تقسيم برهان به لمّى و انّى و تحقيق درستى و نادرستى ادّعاى ناتوانى برهان انّى از افاده يقين، از حوصله اين تحقيق خارج است، اما ذكر نكاتى به اجمال لازم مى نمايد.(108) نخست اينكه اگر مبناى ادعاى ناتوانى برهان انّى از افاده يقين، اين قاعده فلسفى باشد كه مى گويد «ذوات الاسباب لاتُعْرَف الا بها»; امور معلول جز از راه علّت و سبب خود قابل شناسايى نيستند، بايد گفت كه مسأله ما (ذات بارى تعالى) از موضوع اين حكم خارج است، زيرا معلول و مسبَّب نيست.(109) ثانياً همان گونه كه بعضى از فيلسوفان گفته اند، هرچند امكان كه حد وسط برهان ابن سيناست، وصف ماهيّت و معلول واجب است، اما مى توان گفت در مقام ثبوت هم آنچه علّت احتياج ممكنات به واجب الوجود است همين امكان آنهاست.(110) به تعبير ديگر مقصود از علّت كه حد وسط برهان لمّى است، علّت حقيقى (رابطه وجودى) نيست، بلكه علّت نفس الامرى است; بنابراين امكان هم مى تواند علّت چيزى باشد، و برهان ابن سينا را مى توان از اين جهت يك برهان لمّى دانست. ثالثاً مى توان گفت در برهان ابن سينا از يكى از لوازم وجود (ممكن بودن بعضى افراد آن) به لازم ديگر (واجب بودن فردى از آن) استدلال مى شود، و اين نوعى از برهان است كه شبه لمّ خوانده شده، و مفيد يقين و جزم است; هرچند حد وسط در آن، علّت واقعى نيست و فقط ملازم نتيجه است. مرحوم علامه طباطبايى از اين مطلب دفاع كرده، بسيارى از استدلال هاى فلسفى را از اين دست مى دانند.(111)