بسم اللّه الرّحمن الرّحيمبا لطف و اراده خداوند متعال، در سال 1357 انقلاب اسلامى مردم ايران به رهبرى امام خمينى قدّس سرّه پيروز شد. در همان روزها آية اللّه شهيد مطهرى با تلاش و پيگيرى، مرا به راديو تلويزيون فرستادند و بحمداللّه تا اين تاريخ، حدود بيست و دو سال است كه بدون وقفه و در هر هفته با مردم عزيز گفتگو داشته ام و حدود دو هزار برنامه از من ضبط شده است.در اين دوران، قديمى ترين دوستى كه مرا يارى كرد، دانشمند عزيز جناب حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد جواد بهشتى بود كه در اكثر برنامه ها مشاور وهمكارم بود.ايشان در تابستان 77 چند صد نوار مرا در اختيار آقاى حسين رعيت پور وآقازاده خودشان آقاى مصطفى بهشتى ودو نفر از صبيّه هاى بنده (زهرا و زينب قرائتى) قرار داد تا خاطرات، طنزها و تمثيلاتى را كه در لابلاى برنامه ها، از خودم يا ديگران بوده، استخراج نمايند.اين عزيزان كار خود را انجام دادند و جناب آقاى بهشتى نوشته ها را بازنويسى و پس از تلفيق با برخى خاطراتى كه حجة الاسلام والمسلمين محمّد موحدى نژاد جمع آورى نموده بودند، جهت چاپ در اختيار «مركز فرهنگى درسهايى از قرآن» قرار دادند.اين خاطرات، كوتاه، شيرين و آموزنده است، ولى اميدوارم جرقه هايى كه در اين خاطرات است، كليد يك جريان فكرى و تربيتى قرار گيرد.والسلاممحسن قرائتى