در هندوستان به بتخانه اى رفتم، كليددار بتخانه گفت: خدا الا ن خواب است. گفتم: تا كى مىخوابد؟ گفت: تا شش ساعت ديگر. خنده ام گرفت، ولى مترجم گفت: لطفاً نخنديد، ناراحت مىشوند.بعد از بيدار شدن خدا، به ديدن او رفتيم. مجسمه اى بود كه برگى در دهان داشت. اين آيه بيادم آمد كه «يَعْبُدُونَ مِنْ دُون الله ما لا يَضُّرُهُم وَلايَنْفَعْهُم»(21) به جز خداوند چيزى را مىپرسند كه نه نفعى براى آنان دارد و نه ضررى.