يكى از علماى بزرگوار مىگفت: در دوران طاغوت به زندان افتادم، وقتى وارد زندان شدم به يكى از زندانى ها كه ماركسيست بود برخورد كردم. به دوستان گفتم: ايشان مرتد ونجس است. دوستان متحيّر بودند كه چگونه با او برخورد كنند. من نزد او رفته به او گفتم: سؤالى از تو دارم جواب درست به من بده. سؤال اين است: آدم خوب است در مكتب خود شُل باشد يا سفت گفت: انسان بايد در عقيده خود محكم باشد.گفتم: اتفاقاً من هم چنين عقيده اى دارم، بنده از نظر مكتبى تو را نجس مىدانم و لذا شما با من هم غذا نشويد.