اوائل كه كاشان بودم، ماه مبارك رمضان بعد از افطار سخنرانى داشتم. يك شب خيلى گرم صحبت بودم و جلسه داغ داغ بود و كمى طول كشيده بود، يك نفر بلند شد و گفت: آقاى قرائتى! مثل اينكه امروز بعد از ظهر خوب استراحت كرده اى و افطار هم دعوت داشته اى و خوب خورده اى، من امروز سَرِ كار بوده ام و خيلى خسته ام و افطارى هم آش تُرش خورده ام، بس است، چقدر صحبت مىكنى!