عزادارى امام زمان عليه السلام - خاطرات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خاطرات - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عزادارى امام زمان عليه السلام

توفيقى بود چند عاشورا كربلا بودم، روز عاشورا مردم كربلا عزادارى را زود تمام كرده و به استقبال هيئت طويريج (20) مىروند.

من علماى زيادى را ديدم كه پابرهنه در اين هيئت به سر و سينه مىزدند، از جمله شهيد محراب آيت الله مدنى، پرسيدم: راز اين قصه چيست

فرمودند: سيدبحرالعلوم كه از علماى بزرگ نجف بود، براى زيارت به كربلا آمده بودند. در مسير راه حرم، به تماشاى هيئت عزاداراى طويريج مىايستد. ناگهان مردم مىبينند سيد بحرالعلوم عبا و عمامه را به كنارى گذارده وبه داخل جمعيت رفته و ياحسين! ياحسين مىكند.

طلبه ها مىروند آقا را از داخل جمعيّت نجات دهند تا زير دست و پا له نشود؛ امّا اجازه نمى دهند. بعد از عزادارى مىبينند سيد در آستانه غش كردن است، علّت اين حركت را مىپرسند؟ سيد مىگويد: همين كه مشغول تماشاى هيئت بودم، حضرت مهدى عليه السلام را ديدم كه با پاى برهنه و سر بدون عمامه، در ميان عزاداران به سر و سينه مىزند، من شرم كردم كه تماشاچى باشم.

/ 266