كتك مبارك - خاطرات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خاطرات - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كتك مبارك

مرحوم پدرم اصرار زيادى داشت كه من محصل حوزه عليمه و روحانى شوم و من مخالف بودم و به دبيرستان رفتم.

روزى گزارش چند نفر از همكلاسى هايم را به مدير دادم كه اينها در مسير راه اذيت مىكنند، مدير هم آنها را تنبيه كرد. آنها هم در تلافى با هم همفكر شدند و كتك مفصّلى را در مسير برگشت به من زدند كه سر و صورتم سياه شد و بى حال روى زمين افتادم و به سختى خود را به منزل رساندم. پدرم گفت: محسن چى شده گفتم: هيچى، مىخواهم بروم حوزه عليمه وطلبه شوم.

راستى چه خوب شد آن كتك را خوردم!

/ 266