راه روشن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه روشن - جلد 7

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: سیدمحمد صادق عارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين كه چرا آن درباره او نعمت است ديگر علم به ذات نعمت دهنده و وجود صفات او كه انعام بدانها حاصل و نعمت از سوى او صادر مى‏شود و به گيرنده مى‏رسد. لذا در اين امر ناگزير سه چيز وجود دارد كه يكى نعمت است و ديگرى نعمت دهنده و ديگر كسى است كه از سوى بخشنده نعمت با قصد و اراده مورد انعام قرار مى‏گيرد، و اين امور ناچار بايد شناخته شوند. اينها كه گفته شد درباره غير از خدا است، امّا در مورد خداوند شكر تحقّق نمى‏يابد مگر آن كه همه نعمتها از او دانسته شود و بدانيم كه منعم حقيقى اوست و واسطه‏ها مسخّر اويند و اين معرفت غير از تقديس و توحيد اوست، بلكه تقديس و توحيد داخل در اين معرفت است چه در معارف ايمان تقديس نخستين مرتبه است و سپس كه ذات مقدّس الهى را شناخت خواهد دانست كه ذات مقدّس جز يكى نيست و هر چه جز اوست نامقدّس است و اين همان توحيد است. پس از آن مى‏داند كه هر چه در جهان وجود دارد از آن ذات يگانه به وجود آمده است و بس و همه نعمتها از اوست و اين معرفت در رتبه سوّم است، زيرا اضافه بر تقديس و توحيد مشتمل بر كمال قدرت حق تعالى و انفراد او در فعل است. گفتار پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) بيانگر اين مطلب است كه فرمود: «هر كس بگويد: سبحان الله برايش ده حسنه است و كسى كه بگويد: لا اله الّا الله برايش بيست حسنه است، و كسى كه بگويد: الحمد للّه برايش سى حسنه است.»

و نيز فرموده است: «بهترين ذكر لا اله الّا الله و برترين دعا الحمد للّه است.»

و نيز: «هيچ ذكرى نيست كه مانند الحمد للّه چند برابر شود.»

گمان مكن كه اين حسنان در برابر حركت زبان به اين كلمات بدون حصول معانى آنها در دل به گوينده داده مى‏شود، چه سبحان الله دلالت بر تنزيه، و لا اله الّا الله مشعر بر توحيد، و الحمد للّه گوياى شناخت نعمت از حقّ يگانه است و حسنات در برابر اين شناختهاست كه از ابواب ايمان و يقين به شمار مى‏آيند.

بايد دانست كه كمال اين معرفت شرك در افعال را منتفى مى‏كند، چه فى المثل اگر

/ 527