7- در اصلاح مصلحان‏ - راه روشن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه روشن - جلد 7

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: سیدمحمد صادق عارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

را از دانستن بازداشته است. هم اكنون بنگر كه اگر شهر تو فى المثل از آسيابان يا آهنگر يا از حجّام كه پست‏ترين مشاغل است يا از بافنده يا از يكى از اين صنعتگران خالى شود چه رنجى به تو خواهد رسيد و چگونه همه كارهاى تو دچار آشفتگى خواهد شد. پس منزّه است خداوندى كه بعضى از بندگان را مسخّر بعضى ديگر ساخته و بدين طريق مشيّت خويش را جارى و آفرينش را كامل و حكمت خويش را ثابت گردانيده است. در اين قسمت نيز بايد سخن را كوتاه كنيم چه غرض توجّه دادن به نعمتهاست نه بررسى كامل آنها.

7- در اصلاح مصلحان‏

بدان اين كارگران و صنعتگران و جز آنها كه خوردنيها را اصلاح و آماده مى‏كنند اگر آراى آنها متفرّق و طبايع آنها مانند طبيعت وحوش از همديگر متنفّر باشد بى‏شكّ پراكنده و از هم دور مى‏شوند و بعضى از آنها از بعضى ديگر سود نمى‏برند بلكه مانند حيوانات وحشى در يك جا گرد نمى‏آيند و هدف واحدى نيز آنان را به گرد هم در نمى‏آورد.

اكنون بنگر كه خداوند چگونه دلهاى آنها را با يكديگر الفت داده و انس و محبّت را بر آنها چيره ساخته است به طورى كه اگر همه آنچه را در زمين است هزينه مى‏كردى نمى‏توانستى دلهاى آنها را با هم الفت دهى ليكن خداوند ميان دلهايشان الفت برقرار كرد و به سبب آن و آشنايى ارواح با يكديگر گرد هم آمدند و با هم انس گرفتند و شهرها بنا كردند و محلّها و خانه‏هايشان را نزديك و در كنار هم ترتيب دادند، و بازارها و كاروانسراها و اماكن ديگرى كه ذكر يكايك آنها طولانى است برپا كردند.

سپس اين دوستى به سبب اغراضى كه با هم برخورد مى‏كنند و در آنها رقابت مى‏ورزند زايل مى‏شود چه طبع انسان با خشم و حسادت و همچشمى سرشته شده و همينهاست كه منجر به جنگ و نفرت و بيزارى از هم مى‏شود.

آنگاه بنگر چگونه خداوند پادشاهان را چيرگى داده و با نيرو و آمادگى و اسباب به آنان كمك كرده و ترس از آنها را در دل رعايا انداخته تا خواه و ناخواه فرمان آنها را به گردن گيرند. و نيز چگونه خداوند پادشاهان را به طريق اصلاح امور بندگانش هدايت كرده است به حدّى كه اجزاى شهرها را مانند اعضاى شخص واحد سامان داده‏اند تا به‏

/ 527