بدان توكّل از مراتب ايمان است و همه مراتب ايمان تنها به علم و حال و عمل تحقّق مىيابند. توكّل نيز به همين گونه است چه آن اصل است، و عمل ثمره آن و حال همان است كه توكّل ناميده مىشود. ما اكنون به بيان علم كه اصل است آغاز مىكنيم.اين علم را در اصل زبان ايمان مىخوانند چه ايمان عبارت از تصديق است و هر تصديقى با قلب صورت مىگيرد و اين همان علم است و چون قوى شود يقين گفته مىشود و مراتب يقين بسيار است ليكن ما در اين جا به يقينى نياز داريم كه مبتنى بر توكّل باشد، و اين همان توحيد است كه قول: لا إله إلّا الله وحده لا شريك له بيانگر آن است، و ايمان به قدرت خداست كه «له الملك» ترجمان آن است، و ايمان به وجود و حكمت اوست كه: و له الحمد و هو على كلّ شىء قدير دالّ بر آن است. بنابر اين هر كس مؤمن به اينهاست ايمان او كه اصل و ريشه توكّل مىباشد كامل است. مقصودم اين است