قسم چهارم- سعى در دفع ضرر مانند درمان بيمارى و جز آن‏ - راه روشن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه روشن - جلد 7

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: سیدمحمد صادق عارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برطرف مى‏گردد، و از جهت آن كه پديد آورنده اسباب عنايت و لطف فرموده و آن را ميسّر و ممكن ساخته است خوشحال خواهد بود. او مانند بيمارى در اختيار پزشكى مشفق است كه هر چه با او كند خوشحال و راضى مى‏باشد، اگر غذا پيش او بياورند شاد مى‏شود و مى‏گويد: اگر نه اين است كه خدا مى‏داند غذا براى من سودبخش است و توان تحمّل آن را دارم غذا برايم آورده نمى‏شد، و اگر پس از آن غذا براى او آورده نشود نيز شاد مى‏شود و مى‏گويد: اگر نه اين است كه غذا به من ضرر مى‏رساند و مرا به مرگ مى‏كشاند ميان من و آن حايل نمى‏شد.

هر كس به لطف خداوند معتقد نباشد، اعتقادى نظير آنچه بيمار نسبت به پدر مهربان خود و دانا به دانش پزشكى معتقد است توكّل او به هيچ وجه درست نيست و آن كه خدا را شناخته و افعال و سنّتهاى او را در اصلاح بندگانش دانسته است هرگز به اسباب شادمان نمى‏شود، زيرا نمى‏داند چه اسبابى به خير و صلاح اوست.

همچنين بايد متوكّل از اين كه متاع او به سرقت برود يا باقى بماند باك نداشته باشد، زيرا نمى‏داند كدام يك از اين دو حالت در دنيا و آخرت براى او بهتر است چه بسيار متاع دنيا كه سبب هلاكت آدمى شده، و چه بسيار توانگر كه به سبب توانگرى به حادثه‏اى گرفتار مى‏شود كه مى‏گويد: كاش فقير مى‏بودم.

مى‏گويم: غزّالى سپس آداب متوكّلان را به هنگامى كه كالاى آنها به سرقت رود ذكر كرده است كه چون در نقل آنها فايده چندانى نيست و با موضوع توكّل مناسبت زيادى ندارد از آنها صرف نظر مى‏كنيم.

قسم چهارم- سعى در دفع ضرر مانند درمان بيمارى و جز آن‏

بدان اسبابى كه برطرف كننده ضررند نيز سه قسم مى‏باشند:

1- قطعى

مانند آب كه برطرف كننده ضرر تشنگى است، و نان كه زايل كننده ضرر گرسنگى است.

2- ظنّى

مانند رگ زدن، حجامت، خوردن مسهل و ديگر معالجات طبّى كه مقصودم از آن معالجه برودت با حرارت و درمان حرارت با برودت است، اينها اسباب ظاهرى دانش پزشكى است.

3- وهمى

مانند داغ كردن و طلسم و افسون.

/ 527