درجات زهد و اقسام آن‏ - راه روشن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه روشن - جلد 7

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: سیدمحمد صادق عارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شامگاه آنهاست. پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: خداوندا مال و فرزندانش را زياد كن. پس از آن از كنار چوپانى گذشت و كسى را براى طلب آب نزد او فرستاد، چوپان پستانهاى گوسفندان را دوشيد و شير ظرفش را در ظرف پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) ريخت و علاوه بر آن گوسفندى نيز خدمت آن حضرت فرستاد و گفت: اين چيزى است كه نزد ما بود و اگر زياده بر اين مى‏خواهى زياد مى‏كنيم. پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: خداوندا! روزى او را به اندازه كفاف قرار ده، يكى از اصحاب عرض كرد: اى پيامبر خدا! براى كسى كه درخواست تو را ردّ كرد دعايى كردى كه همه ما آرزوى آن را داريم، و براى كسى كه حاجت تو را اجابت كرد دعايى كردى كه همه ما آن را خوش نداريم. پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: آنچه اندك و كافى باشد بهتر از بسيارى است كه از خدا غافل گرداند، خداوندا محمّد و آل محمّد را به اندازه كفاف روزى فرما.»

از ابى عبد الله (عليه السلام) روايت شده است: «خداوند مى‏فرمايد: اگر روزى را بر بنده مؤمنم سخت گيرم دلتنگ مى‏شود و او در اين حال به من نزديكتر است، و اگر روزى را بر بنده مؤمن خود توسعه دهم شاد مى‏شود و او در اين حال به من دورتر است.»

درجات زهد و اقسام آن‏

نسبت به نفس زهد و آنچه از آن روى گردانيده و بدان رو آورده مى‏شود.

بدان زهد ذاتا به حسب تفاوت قوّت بر سه درجه است:

درجه اوّل

كه پايينترين درجات آن است اين كه انسان در دنيا زهد ورزد با آن كه آرزويش را دارد و دلش بدان مايل و نفسش بدان راغب است، ليكن مجاهده مى‏كند و آن را از آنچه مى‏خواهد باز مى‏دارد. كسى كه داراى اين درجه از زهد باشد متزهّد گفته مى‏شود، و اين آغاز زهد نسبت به كسى كه بخواهد با كسب و كوشش درجات زهد را احراز كند.

متزهّد نخست خويشتن را در طاعت مى‏گدازد سپس كيسه خود را خالى مى‏كند و زاهد نخست كيسه خود را خالى مى‏كند و پس از آن نفس خويش را در طاعت مى‏گدازد نه در صبر بر آنچه از او جدا شده است. متزهّد در خطر است، زيرا بسا نفس بر او چيره‏

/ 527