بدان آنچه مردم در آن حرص مىورزند دو نوع است: يكى زيادى و غير ضرورى و ديگرى مهم و ضرورى. غير ضرورى مانند داشتن اسبهاى رهوار كه انسان آنها را براى سوارى فراهم مىكند در حالى كه قادر بر پيادهروى است. مهمّ و ضرورى مانند خوردن و آشاميدن.ما نمىتوانيم اقسام آنچه را زيادى و غير ضرورى است بر شماريم، زيرا آنها به شماره در نمىآيند، و تنها آنچه مهمّ و ضرور است قابل شمارش و حصر مىباشد. و چون در آنچه ضرورى است از حيث جنس و مقدار و اوقات آن زيادى و غير ضرورى راه مىيابد ناگزير طريق زهد در آنها را شرح مىدهيم.ضرورات زندگى شش چيز است و عبارتند از: خوراك، لباس، مسكن، اثاث، همسر و مال. و جاه براى همين مقاصد ششگانه خواسته مىشود و از جمله آنهاست. ما معناى جاه و سبب جاهطلبى مردم و كيفيّت دورى جستن از آن را در كتاب ريا از بخش مهلكات ذكر كردهايم، و در اين جا به شرح اين ضروريّات ششگانه بسنده مىكنيم.مىگويم: پس از اين غزّالى با سخنانى نااستوار و طولانى به شرح يكايك اين ضروريّات ششگانه پرداخته و در اين باره از مرز اعتدال و ميانهروى خارج شده و امر را