امّا آنچه از آيات دلالت بر آن دارد قول حقّ تعالى است كه: لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا من دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ و نيز: لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا في سَبِيلِ الله لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً في الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ من التَّعَفُّفِ. خداوند در اين دو آيه سخن را بر سبيل مدح بيان كرده و صفت فقر را بر صفت هجرت و محصور بودن آنها مقدّم داشته و اين دليل روشنى بر ستايش فقر است.مىگويم: اين دو آيه به هيچ روى بر ستايش فقر دلالت ندارند، بلكه در مقام بيان آنند كه مصرف مال به فقيرانى اختصاص دارد كه داراى اوصاف مذكور باشند. همچنين در بعضى اخبار كه غزّالى ذكر كرده مراد همين است، مانند آنچه نقل كرده كه از پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) پرسيدند: بهترين مردم كيست؟ فرمود: «فقيرى كه آنچه را با تلاش و زحمت به دست آورد ببخشد» چه اين روايت گوياى اين است كه فضيلت دارد فقير آنچه را با زحمت و كوشش خود به دست آورد ببخشد و بر فضيلت فقر به طور مطلق دلالت ندارد. از اين رو ما از نقل آنچه غزّالى ذكر كرده و بر اين مطلب دلالت ندارند و يا متشابهاند و يا آنها را تأويل كرده و يا سخنانى است كه به گوينده آنها اعتماد نيست صرف نظر مىكنيم، و به ذكر آنچه از طريق خاصّه از اهل بيت (عليهم السلام) وارد شده است