درجات خوف و اختلاف آن در قوّت و ضعف‏ - راه روشن جلد 7

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

راه روشن - جلد 7

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: سیدمحمد صادق عارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نفس و اقدام بر عمل از او صادر مى‏شود.

درجات خوف و اختلاف آن در قوّت و ضعف‏

بدان خوف پسنديده است و بسا گمان رود كه آنچه پسنديده است هر چه قويتر و بيشتر باشد پسنديده‏تر است ليكن اين گمانى غلط است، چه خوف تازيانه خداوند است كه به وسيله آن بندگانش را به سوى مواظبت بر علم و عمل مى‏كشاند تا از طريق آنها به درجات قرب او نايل شوند. براى ستوران شايسته‏تر آن است كه از تازيانه خالى نباشند و وضع كودكان نيز چنين است، ليكن اين امر گوياى آن نيست كه زياد زدن آنها پسنديده است. از اين رو خوف از حيث قصور و افراط و اعتدال مراتبى دارد و آنچه پسنديده است اعتدال و حدّ ميانه آن است.

امّا خوف قاصر به منزله نرمدلى و رقّتى است كه در زن وجود دارد. وى هنگامى كه آيه‏اى از قرآن را مى‏شنود چيزهايى از دل او مى‏گذرد كه او را به گريه وا مى‏دارد و اشك او سرازير مى‏شود. به همين گونه است هنگامى كه چيز هولناكى را مشاهده مى‏كند و چون سبب از برابر حسّ او غايب شود دل او به حال غفلت خود باز مى‏گردد، و اين خوفى نارسا و كم فايده و مانند تركه باريكى است كه با آن چهار پاى نيرومندى را بزنند و او را نيك به درد نياورد و به سوى مقصد نراند و براى اصلاح و تربيت آن شايسته نباشد. خوفى كه در همه مردم وجود دارد از همين قبيل است جز خوف عارفان و عالمان و مقصود من از عالمان كسانى نيستند كه به رسوم علما رفتار مى‏كنند و نام عالم بر خود مى‏نهند، چه اينان از همه مردم از خوف دورتر و بيگانه‏ترند بلكه مقصودم عالمانى ربّانى است كه به آيات و افعال الهى عالم باشند و اينان اكنون ناياب هستند.

امّا خوف مفرط آن است كه قوّت گيرد و از حدّ اعتدال بگذرد و به يأس و نوميدى برسد. اين خوف نيز مذموم و نكوهيده است، چه انسان را از عمل باز مى‏دارد. هدف از خوف همان است كه در تازيانه هدف است و آن وادار كردن بر كار و عمل مى‏باشد. اگر اين هدف در نظر نباشد خوف كمالى نخواهد بود، بلكه در حقيقت نقصان است، چه منشأ آن نادانى و ناتوانى است. امّا نادانى، براى اين كه سرانجام كار خود را نمى‏داند و اگر بداند ترسان نخواهد بود، زيرا هر چه از آن ترس و بيم است مورد ترديد است. امّا ناتوانى براى آن كه او در معرض چيزى است كه از آن در حذر است و به دفع آن قادر

/ 527