معناى بدى عاقبت‏ - راه روشن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه روشن - جلد 7

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: سیدمحمد صادق عارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ورزيده است، چه گفته‏اند: هر كس خود را از نفاق ايمن بداند منافق است. يكى از آنان به عارفى گفت: من از نفاق بر خود بيم دارم. پاسخ داد: اگر منافق باشى از نفاق نمى‏ترسى.

بنابراين عارف همواره به سابقه و خاتمه توجّه دارد و از آنها ترسان است. به همين مناسبت پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرموده است: «بنده مؤمن ميان دو ترس بسر مى‏برد: ميان مهلتى كه گذشته و نمى‏داند خدا نسبت به آن چه كرده است و مهلتى كه باقى مانده و نمى‏داند خدا درباره آن چه داورى خواهد كرد. سوگند به آن كه جانم در دست اوست پس از مرگ هيچ امكانى براى پوزشخواهى نيست، و پس از دنيا سرايى جز بهشت و دوزخ وجود ندارد.»

معناى بدى عاقبت‏

اگر بگويى: ترس اينان بيشتر به سوء عاقبت بازگشت دارد پس معناى سوء عاقبت چيست؟

بدان بدى عاقبت بر دو درجه است كه يكى بزرگتر از ديگرى است. درجه بالا و هولناك آن اين است كه به هنگام سكرات مرگ و ظهور اهوال آن شكّ و يا انكار بر دل غلبه كند و روح آدمى در حال جحود و انكار يا شكّ قبض گردد، و در نتيجه عقده جحود تا ابد ميان او و خداوند حجابى شود كه مقتضاى آن بعد دايم و عذاب جاويد است.

درجه دوّم بدى عاقبت كه پايين‏تر از درجه نخست است اين است كه به هنگام مرگ محبّت چيزى از امور دنيا و شهوتى از شهوتهاى آن بر دلش چيره شود و آن در قلب وى مجسّم گردد و او را مستغرق خود گرداند، به طورى كه در آن حال مجالى براى وجود غير آن در دلش باقى نماند و قبض روح او در همين حال اتّفاق افتد، و استغراق قلب او در آن امر، نگونسار كننده او به سوى دنيا و گرداننده روى او به طرف آن باشد. و هر گاه روى از خداوند بگرداند ميان او و خدا حجاب ايجاد مى‏شود و چون حجاب حاصل شود عذاب نازل مى‏گردد، چه آتش افروخته خداوند جز محجوبان را فرا نمى‏گيرد.

امّا مؤمنى كه قلبش از دوستى دنيا سالم، و همّتش در راه خداوند متعال صرف شده است دوزخ به او مى‏گويد: اى مؤمن بگذر كه نور تو زبانه مرا خاموش ساخت. از اين رو

/ 527