تقسيم زهد نسبت به آنچه زاهد به آن رو آورده - راه روشن جلد 7
لطفا منتظر باشید ...
سگى بر درگاه الهى است كه مردم را از ورود به آن مانع است با آن كه اين درگاه باز و پردهها برداشته شده است و دنيا مانند لقمه نانى است كه اگر آن را بخورد لذّت آن تنها در حال جويدن آن است و با فرو بردن آن اين لذّت به پايان مىرسد ليكن تفاله آن در معده باقى مىماند و سپس به عفونت و پليدى مىانجامد و نياز دارد كه آن را از معده بيرون كند. پس كسى كه اين لقمه را ترك كند تا نزد پادشاه عزّت يابد چگونه ممكن است به آن توجّه داشته باشد. همه دنيا يعنى آنچه از آن ممكن است عايد يك شخص شود اگر چه صد سال عمر كند در مقايسه با نعمتهاى آخرت كمتر از يك لقمه نسبت به همه دنياست، چه ميان متناهى و نامتناهى تناسبى نيست. دنيا بزودى پايان مىيابد و اگر هم هزار هزار سال امتداد يابد و از همه كدورتها زدوده باشد باز هم ميان آن و ابديّت نسبتى نيست. پس چگونه ممكن است ميان مدّت كوتاه عمر آدمى و لذّتهاى مكدّر و آلوده دنيا در مقايسه با نعمتهاى جاويد آخرت تناسبى وجود داشته باشد.
بنابراين زاهد به زهد خود نمىنگرد مگر آنگاه كه به آنچه در آن زهد مىورزد بنگرد، و به آنچه در آن زهد ورزيده توجّه نمىكند مگر زمانى كه آن را چيزى شمرد، و آن را چيزى نمىشمرد جز به سبب قصور معرفت. از اين رو سبب نقصان زهد كمى معرفت است و همين امر سبب اختلاف درجات زهد مىباشد. هر يك از درجات زهد نيز داراى درجاتى است، زيرا صبر كسى كه زهد مىورزد با اختلاف مقدار مشقّتى كه تحمّل مىكند مختلف مىشود. همچنين درجه كسى كه فريفته زهد خود شده به اندازه توجّهى كه به زهد خود دارد متفاوت مىباشد.
تقسيم زهد نسبت به آنچه زاهد به آن رو آورده
درجه اول
كه پايينترين درجه است آن است كه زهد او براى رهايى از آتش دوزخ و ديگر عذابها باشد مانند فشار قبر، سختگيرى در حساب، خطر گذشتن از صراط و ساير مراحل هولناكى كه بنده در پيش روى خود دارد و اخبار وارد گوياى آنهاست. چنان كه در آنها آمده است: «انسان براى حساب بازداشته مىشود تا آن حدّ كه اگر صد شتر تشنه به عرق او رسند سيرآب باز مىگردند.» اين درجه زهد خائفان است و گويا آنان به عدم خود خشنود مىشوند، زيرا به مجرّد آن كه معدوم شوند از درد و رنج رهايى مىيابند.