تقسيم زهد نسبت به آنچه زاهد به آن رو آورده - راه روشن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه روشن - جلد 7

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: سیدمحمد صادق عارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سگى بر درگاه الهى است كه مردم را از ورود به آن مانع است با آن كه اين درگاه باز و پرده‏ها برداشته شده است و دنيا مانند لقمه نانى است كه اگر آن را بخورد لذّت آن تنها در حال جويدن آن است و با فرو بردن آن اين لذّت به پايان مى‏رسد ليكن تفاله آن در معده باقى مى‏ماند و سپس به عفونت و پليدى مى‏انجامد و نياز دارد كه آن را از معده بيرون كند. پس كسى كه اين لقمه را ترك كند تا نزد پادشاه عزّت يابد چگونه ممكن است به آن توجّه داشته باشد. همه دنيا يعنى آنچه از آن ممكن است عايد يك شخص شود اگر چه صد سال عمر كند در مقايسه با نعمتهاى آخرت كمتر از يك لقمه نسبت به همه دنياست، چه ميان متناهى و نامتناهى تناسبى نيست. دنيا بزودى پايان مى‏يابد و اگر هم هزار هزار سال امتداد يابد و از همه كدورتها زدوده باشد باز هم ميان آن و ابديّت نسبتى نيست. پس چگونه ممكن است ميان مدّت كوتاه عمر آدمى و لذّتهاى مكدّر و آلوده دنيا در مقايسه با نعمتهاى جاويد آخرت تناسبى وجود داشته باشد.

بنابراين زاهد به زهد خود نمى‏نگرد مگر آنگاه كه به آنچه در آن زهد مى‏ورزد بنگرد، و به آنچه در آن زهد ورزيده توجّه نمى‏كند مگر زمانى كه آن را چيزى شمرد، و آن را چيزى نمى‏شمرد جز به سبب قصور معرفت. از اين رو سبب نقصان زهد كمى معرفت است و همين امر سبب اختلاف درجات زهد مى‏باشد. هر يك از درجات زهد نيز داراى درجاتى است، زيرا صبر كسى كه زهد مى‏ورزد با اختلاف مقدار مشقّتى كه تحمّل مى‏كند مختلف مى‏شود. همچنين درجه كسى كه فريفته زهد خود شده به اندازه توجّهى كه به زهد خود دارد متفاوت مى‏باشد.

تقسيم زهد نسبت به آنچه زاهد به آن رو آورده

درجه اول

كه پايينترين درجه است آن است كه زهد او براى رهايى از آتش دوزخ و ديگر عذابها باشد مانند فشار قبر، سختگيرى در حساب، خطر گذشتن از صراط و ساير مراحل هولناكى كه بنده در پيش روى خود دارد و اخبار وارد گوياى آنهاست. چنان كه در آنها آمده است: «انسان براى حساب بازداشته مى‏شود تا آن حدّ كه اگر صد شتر تشنه به عرق او رسند سيرآب باز مى‏گردند.» اين درجه زهد خائفان است و گويا آنان به عدم خود خشنود مى‏شوند، زيرا به مجرّد آن كه معدوم شوند از درد و رنج رهايى مى‏يابند.

/ 527