توبه اگر شرايطش فراهم شده باشد بى‏گمان مقبول خواهد بود - راه روشن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه روشن - جلد 7

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: سیدمحمد صادق عارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توبه اگر شرايطش فراهم شده باشد بى‏گمان مقبول خواهد بود

بدان اگر معناى قبول را فهميده باشى شكّ نخواهى كرد كه هر توبه صحيحى مقبول است چه آنهايى كه به نور بصيرت به مسائل مى‏نگرند، و از انوار قرآن مدد مى‏گيرند دانسته‏اند كه هر قلب سليمى مقبول درگاه الهى است و در روز واپسين در جوار رحمت خداوند متنعّم و آماده است كه با چشمان باقى خود خدا را مى‏بينند و مى‏دانند كه دل در اصل سالم آفريده شده چه هر مولودى بر اساس فطرت زاده مى‏شود و آنچه سلامت دل را از ميان مى‏برد تيرگى است كه از غبار گناه و ظلمت آن بر مى‏خيزد و صفحه دل را فرا مى‏گيرد و نيز آگاهند كه آتش پشيمانى اين غبار را از ميان مى‏برد، و روشنى اعمال نيك تيرگى گناه را از دل مى‏زدايد و همان گونه كه ظلمت شب تاب ايستادگى در برابر روشنى روز را ندارد و چركينى در برابر زدودن صابون باقى نمى‏ماند، تاريكى گناه نيز نمى‏تواند در مقابل نور حسنات پايدارى كند و همچنان كه پادشاهان جامه چركين را نمى‏پذيرند تا لباس خود كنند، خداوند متعال نيز قلب تاريك را نمى‏پذيرد تا در جوار او قرار گيرد و نيز همان گونه كه به كار گرفتن جامه به هنگام انجام دادن كارهاى پست باعث چركين شدن آن مى‏شود و شستن آن با صابون و آب گرم آن را پاكيزه مى‏سازد، به كارگيرى دل از طريق ارضاى شهوات نيز موجب چركينى و آلودگى آن مى‏شود و سرشك ديده و سوزش ندامت آن را پاك و پاكيزه مى‏گرداند. و هر قلب پاك و طاهر مقبول درگاه الهى است چنان كه هر جامه پاكيزه‏اى مقبول و پذيرفتنى است. امّا آنچه بر تو است تزكيه و پاكيزه داشتن دل است، امّا قبول امرى است كه مربوط به فضل خداوند و مسبوق به قضاى ازلى است كه برگشت پذير نيست، و در قول خداوند متعال فلاح ناميده شده و فرموده است: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، و نيز: قَدْ أَفْلَحَ من زَكَّاها كسى كه از روى تحقيق راهى روشنتر و شناختى درست‏تر از مشاهده با چشم نشناخته، و ندانسته است كه دل به سبب گناه و اطاعت دو تأثير متضادّ در او پيدا مى‏شود كه بر سبيل استعاره يكى را ظلمت و جهل، و ديگرى را نور و علم مى‏نامند، و ميان نور و ظلمت تضادّى آشكارا وجود دارد و اجتماع آنها ممكن نيست، چنين كسى از دين جز قشر آن را نشناخته و به دل او چيزى جز نامهايى از آن راه نيافته است. و دلش در پوششى ضخيم قرار گرفته‏

/ 527