راه روشن جلد 7
لطفا منتظر باشید ...
فرزندش گفته است: اى پسرك من در توبه تأخير مكن كه مرگ ناگهان مىآيد، و كسى كه از توبه طفره مىرود، و آن را از امروز به فردا موكول مىكند دو خطر بزرگ متوجّه اوست: يكى آن كه بر اثر گناه تيرگيها بر دل او متراكم مىشود تا آن جا كه زنگار بر دل او مىنشيند و بر آن نقش مىبندد به گونهاى كه ديگر قابل زدودن نيست، دوم آن كه ممكن است بيمارى يا مرگ بر او سبقت گيرد، و ديگر فرصتى نيابد تا آثار گناهان را از دل خود بزايد، از اين رو در حديث آمده است: «بيشتر فرياد دوزخيان از امروز و فردا كردن است.» بىگمان هر كس دچار هلاكت شده بر اثر مماطله و امروز و فردا كردن بوده است، چه سياه كردن دل كارى آماده و نقد، و جلا دادن آن از طريق طاعت عملى نسيه و در گرو آينده است، و ممكن است دست مرگ او را بربايد و با قلبى ناسالم در پيشگاه خداوند حاضر شود، در حالى كه رستگار آن كس است كه خدا را با قلب سليم ديدار كند. بى شكّ دل امانتى از خدا نزد بنده است. همچنين عمر و ديگر اسباب طاعت همه امانتهاى خداوندند، بنابراين هر كس در امانت خيانت ورزد، و نتواند خيانت خود را جبران كند وضع او خطرناك است.يكى از عارفان گفته است: خداوند در نزد بنده خويش دو راز پنهان دارد، كه آن دو را از طريق الهام در گوش او گفته است، يكى آن كه به هنگام خروج انسان از شكم مادرش به او مىگويد: اى بنده من، تو را با ظاهرى پاكيزه به دنيا درآوردم، و عمرت را به تو وديعه دادم، و تو را امانتدار آن قرار دادم پس بنگر چگونه امانت را نگهدارى مىكنى، و چگونه مرا ديدار خواهى كرد، دوم به هنگام بيرون رفتن روح از تنش مىباشد كه خداوند مىفرمايد: اى بنده من، با امانتى كه نزد تو دارم چه كردى؟ آيا آن را نيكو نگه داشتى تا به هنگام ديدار من تو بر عهد خود پايدار، و من بر وفاى به آن بر قرار باشم، يا آن را ضايع ساختى تا تو را با بازخواست و عقاب ديدار كنم. قول خداوند متعال به همين مطلب اشاره دارد كه فرموده است: أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ و نيز فرموده است:وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ