راه روشن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه روشن - جلد 7

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: سیدمحمد صادق عارف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دچار بدبختى و شقاوتى بى‏پايان شده، و اگر حسن عاقبت پيدا كند و بر عقيده توحيد بميرد اميد رهايى او از آتش وجود دارد هر چند پس از گذشت مدّتى باشد و محال نيست كه به سببى پنهانى كه بر آن آگاه نيستيم عموم عفو شامل حالش شود، چنان كه محال نيست كه انسان به ويرانه‏اى درآيد تا در آن گنجى بيابد و اتّفاقا به آن برسد. و يا در خانه‏اش بنشيند تا خدا او را عالم گرداند و دانش را بدون تعلّم و آموزش روزى او كند چنان كه پيامبران (عليهم السلام) چنين بوده‏اند، زيرا درخواست آمرزش با اداى طاعات مانند تحصيل علم با تلاش و تكرار، و طلب مال با تجارت و سفر كردن از طريق درياهاست.

امّا درخواست آمرزش به صرف اميد با وجود تباهى اعمال مانند طلب گنج در ويرانه‏ها و طلب علوم از طريق تعليم فرشتگان است. واى كاش كه هر كس بكوشد بياموزد، و هر كس تجارت كند توانگر شود و هر روزه‏گير نمازگزارى آمرزيده شود.

بنابر اين همه مردم محرومند جز عالمان، و عالمان همگى محرومند جز عمل كنندگان، و عمل كنندگان همه محرومند جز مخلصان و مخلصان در برابر خطرى بزرگ قرار دارند. به همين گونه است حال كسى كه خانه خود را ويران كند، و مال و اندوخته خود را تباه سازد، و خود و عائله‏اش را گرسنه بگذارد و بگويد: «اميد به فضل خدا دارم» و انتظار كشد كه خداوند گنجى روزى او كند كه آن را در زير زمين خانه ويران خود بيابد.

چنين كسى در نزد اهل بينش از احمقان و مغروران است هر چند آنچه را انتظار مى‏كشد از قدرت خداوند و فضل او محال نيست. همچنين كسى كه از فضل و بخشش خداوند انتظار آمرزش دارد در حالى كه در طاعت كوتاهى مى‏كند و بر گناهان خويش اصرار مى‏ورزد و در راهى كه مورد آمرزش قرار گيرد گام بر نمى‏دارد از نظر صاحبدلان در زمره سفيهان و ديوانگان است. شگفتا از اين ديوانه كه حماقت خود را در قالب مورد پسندى رواج مى‏دهد و مى‏گويد: خداوند كريم و بخشنده است و بهشت او از همچون منى تنگ نمى‏شود و نافرمانى من به او زيانى نمى‏رساند. سپس مى‏بينى كه براى به دست آوردن مال درياها را مى‏نوردد و در خطرها و سختيها وارد مى‏گردد و اگر به او گفته شود: خداوند كريم است و طلاهاى خز اين او از اين كه تو را بى‏نياز كند كم نمى‏آيد، در خانه‏ات بنشين شايد از راهى كه انتظار آن را ندارى روزيت را برساند، ليكن او گوينده اين سخنان را احمق مى‏شمارد و او را مورد ريشخند قرار مى‏دهد و مى‏گويد: اين سبكسرى چيست؟ از آسمان زر و سيم نمى‏بارد و اينها را جز از طريق كسب نمى‏توان يافت،

/ 527