آيه: 102 لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ - تفسیر نور سوره الأنبیاء نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره الأنبیاء - نسخه متنی

محسن قرائتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه: 102 لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ

ترجمه:

آنان صداي (زبانه كشيدن ) آن را نمي شنوند و آنان در آنچه (از نعمتها و كاميابي ها) كه دلشان بخواهد جاودانه اند.

نکته ها

انسان در دنيا، هر چند هم در رفاه و كاميابي باشد، ولي خواسته يا ناخواسته ممكن است خبرهاي ناگوار و حوادث تلخ به گوشش برسد و از لذّت و عيش او بكاهد، امّا در قيامت ، اهل بهشت به دور از هر خبر بد و سر و صداي ناهنجار و ناله و فرياد گرفتاران ، با عيش كامل به كامروايي مشغولند.

اميرالمؤمنين علي ّ (ع) در خطبه ي 183 نهج البلاغه مي فرمايد: خداوند، آن چنان اهل بهشت را گرامي داشته كه حتّي گوشهايشان صداي آتش دوزخ و ناله و فرياد اهل آن را نمي شنود. (755)

قرآن در بيان گستردگي كمّي و كيفي نعمت هاي بهشتي ، آيات متنوّعي دارد. در آيه اي مي فرمايد: (ما تشتهيه الانفس و تلذّ الاعين ) (756) هر چه كه ميل انسان بكشد و هر چه كه چشم از آن لذّت ببرد. در اين آيه مي فرمايد: (و هم في ما اشتهت انفسهم خالدون ) آنان در هر چه كه دلشان بخواهد براي هميشه متنعّم اند، و در جاي ديگر با اين چنين عبارتي توصيف مي فرمايد كه : (فلا تعلم نفس ما اخفي لهم ) (757) احدي نمي داند كه چه لذائذ وكاميابي هايي براي اهل بهشت ، ذخيره ومخفي شده است .

در حديثي از رسول خدا (ص ) آمده است كه : كيفيّت نعمت هاي بهشتي را نه گوشي شنيده و نه چشمي ديده است . (758)

پيام ها:

1- در قيامت ، اهل بهشت ، فارغ از رنج و ناله گرفتاران به كامروايي مشغولند. (لايسمعون حسيسها)

2- اشباع واقعي غرايز، تنها در بهشت ممكن است . (فيما اشتهت )

3- در بهشت ، نه محدوديّت در نعمت هاست (فيما اشتهت ) و نه محدوديّت در زمان بهره مندي . (خالدون )


755-تفسير نمونه
756-زخرف ، 71
757-سجده ، 17
758-الفقيه ، ج 1، ص 295

/ 113