برگزیده ای از تسنیم نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
است، چون همه دانشمندان[1] شيعه و سني پذيرفتهاند كه خليفه دوم اين دو متعه را با اينكه در قرآن آمده و در زمان پيامبر اكرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) انجام شده، حرام كرده است. مدارك آن را استاد علامه طباطبايي و علامه اميني(قدّس سرّهما) از كتابهاي شيعه و سنّي گردآوردهاند.اكنون بايد انگيزه و مستمسك عمر بن خطاب را در اين بدعت جويا شد. اين مطلب چون جنبه تفسيري، روايي و كلامي دارد، بيشتر علماي شيعه كه عهدهدار اين مباحث بودهاند، در اين عرصه وارد شده و به نقد و بررسي بدعت او پرداختهاند. خواجه نصير الدين طوسي در تجريد و علامه حلي در شرح آن[2] و ديگر متكلمان، بدعت مزبور را به شكل يك طعن كلامي مطرح و عدم شايستگي وي را براي خلافت ثابت كردهاند و مير حامد حسينِ[3] و مرحوم علامه اميني[4] به تفصيل به جنبه تاريخي و حديثي اين رخداد پرداختهاند. مرحوم علامه طباطبايي[5] و امين الاسلام طبرسي[6] مباحث اساسي تفسيري و بحثهاي روايي را، هم از ديدگاه اهلبيت(عليهمالسلام) و هم از نظر اهل تسنن بررسي كردهاند.در اين ميان، عدهاي از علماي اهل تسنن نيز براي كاستن از قبح اين بدعت، كار خليفه دوم را توجيه سندي يا دلالي كردهاند؛ يعني يا رخداد چنين