برگزیده ای از تسنیم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

برگزیده ای از تسنیم - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يُحرّمه و لم ينه عنها حتي مات؛ قال رجل برأيه ما شاء».[1] علامه اميني از چندين نفر از اهل تسنن نقل مي‌كند كه مقصود از «رجل» در اين روايت عمر بن خطاب است.[2]

3. عن مطرف قال: بعث إليّ عمران بن حُصَيْن في مرضه الذي توفّي فيه، فقال:إني كنت محدثك بأحاديث لعلّ الله أن ينفعك بها بعدي، فإن عشتُ فاكْتم عليَّ و إن متُّ فحدِّث بها إن شئت إنه قد سلّم عليّ؛ و اعلم أن نبيّ‌الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم) قد جمع بين حج و عمرة ثم لم ينزل فيها كتاب الله و لم ينه عنها نبيّ‌الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم)؛ قال رجل فيها برأيه ما شاء.[3]

به احتمال قوي، عمران بن حصين نام تحريم كننده حج تمتع را بيان كرده است، زيرا صِرف نقل از يك شخص مجهول، نيازي به تقيه ندارد كه بگويد: تا زنده‌ام اين را كتمان كن و پس از مرگم نقل كن.

4. إن عبدالله بن عمر سُئل عن متعة الحج، قال: هي حلال. فقال له السائل: إنّ أباك قد نهي عنها! فقال: أرأيت إن كان أبي نهي عنها و صنعها رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم)، أ أمر أبي تتّبع أم أمر رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم)؟ فقال الرجل:بل أمر رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فقال: لقد صنعها رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم).[4]

[1] ـ الغدير، ج 6، ص 199؛ صحيح البخاري (كتاب تفسير، سوره بقره)، مج4 ـ 6، ج6، ص33؛ صحيح مسلم، مج3 ـ 4، ج4، ص49؛ الدر المنثور، ج1، ص520.

[2] ـ الغدير، ج 6، ص199؛ صحيح البخاري (كتاب تفسير، سوره بقره)، مج4 ـ 6، ج5، ص158؛ صحيح مسلم، مج3 ـ 4، ج4، ص47 و نيز الدر المنثور، ج1، ص520.

[3] ـ الغدير، ج6، ص201؛ صحيح مسلم، مج3 ـ 4، ج4، ص48؛ مسند احمد، ج4، ص 428؛ ر.ك: سنن النسائي، مج5 ـ 6، ج5، ص 149. اين روايت را مرحوم علامه اميني به سه صورت از كتابهاي اهل تسنن نقل كرده است.

[4] ـ الغدير، ج 6، ص201 ـ 202؛ ر.ك: السنن الكبري، ج7، ص41 ـ 42 و نيز النصّ والاجتهاد، ص206، ح288؛ سنن الترمذي، ج2، ص159، ح823.

/ 177