از همين رو غرب در برنامه ريزى هاى خود براى مبارزه با اسلام راستين به سراغ مسائل زيربنايى رفته و آنها را مورد هدف خود قرار داده است براى نمونه: برنامه هاى ويدئويى كه شركت هاى مختلف غربى بر ضد بنيادهاى اصيل اسلامى تهيّه مى كنند، مى بينيم كه از همه بيشتر مسئله مهدويت در اعتقاد شيعى را زير سؤال برده و برضدّ آن برنامه ريزى كرده و فيلم مى سازند.
4 ـ هر زمان احتمال فرج است
در روايات اسلامى نه تنها اشاره اى به زمان دقيق ظهور منجى بشريت نشده بلكه تعيين كننده وقت آن نيز تكذيب شده است، لذا در روايتى آمده است: «كذب الوقّاتون». يكى از اسرار آن، شايد اين باشد كه بشر هميشه براى عصر ظهور آماده باشد; زيرا امكان دارد هر لحظه حضرتش ظهور كند و او را در تشكيل و پياده كردن حكومت عدل جهانى و توحيدى شركت دهد. از آن جا كه وقت تشكيل اين حكومت مشخّص نيست و هر لحظه مى تواند زمان ظهور باشد، لذا وظيفه ماست كه نظرى به مباحث مهدويّت و ظهور كرده و خصوصيّات عصر ظهور و وظايف در آن عصر را بدانيم... .
5 ـ زمينه سازى براى ظهور
عصر ظهور و بر پايى حكومت عدل توحيدى جهانى و بر چيده شدن ظلم و بى عدالتى نه تنها خواسته انبياء و اوصياى الهى در طول تاريخ بشر بوده بلكه خواسته فطرى بشر است.
از طرفى ديگر، رسيدن به اين حكومت و عصر شرايطى دارد كه بعضى از آنها به دست خود بشر حاصل مى گردد كه از آن جمله رسيدن بشر نه تكامل همه جانبه است، لذا بر ماست كه آرمان هاى اصيل اسلامى را در عصر ظهور بدانيم تا بتوانيم هر چه بهتر در نزديك شدن آن سهيم بوده و زمينه ساز ظهور آن حضرت باشيم.
امام صادق(عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «ليعدّنّ أحدكم لخروج القائم و لو سهماً، فإنّ الله إذا علم ذلك من نيّته رجوت لأن ينسى فى عمره حتّى يدركه و يكون من أعوانه و انصاره;(1) بايد هر كدام از شما براى خروج قائم آمادگى پيدا كند، اگر چه با تهيه كردن يك تبر باشد، زيرا وقتى خداوند مى بيند كسى به نيّت يارى مهدى(عليه السلام) اسلحه تهيه كرده، اميد است كه عمرش را دراز كند، تا ظهورش را درك نمايد و از يارانش باشد.»
در روايت ديگرى آمده است كه راوى به امام باقر(عليه السلام) عرض كرد: إنّهم يقولون: إنّ المهدى لوقام لاستقامت له الأمور عفواً، و لايهريق محجة دم، فقال: كلاّ، والذى نفسى بيده لو استقامت لأحد عفواً لاستقامت لرسول الله(صلى الله عليه وآله) حين أدميت رباعية و شبّح فى وجهه، كلاّ والذى نفسى بيده حتّى نمسح نحن و أنتم العراق والعلق، ثم مسح بجبهته;رواى مى گويد به خدمت امام محمد باقر(عليه السلام) عرض كردم: مردم مى گويند چون مهدى(عليه السلام)قيام كند، كارها خود به خود درست مى شود به اندازه حجامتى خون نمى ريزد; فرمود:هرگز چنين نيست به خداى جان آفرين سوگند! اگر قرار بود كار براى كسى خود به خود درست شود براى پيامبر(صلى الله عليه وآله) درست مى شد، هنگامى كه دندانش شكست صورتش شكافت. هرگز چنين نيست كه كار خود به خود درست شود به خداى جهان آفرين سوگند! كار درست نخواهد شد تا اين كه ما و شما در عرق و خون غرق شويم; آن گاه به پيشانى خود دست كشيد».
6 ـ ضرورت معرفت امام زمان(عليه السلام)
بحث از مهدويّت در اسلام، از امورى نيست كه مربوط به آينده بشر باشد تا اشكال نخست مطرح شود، بلكه بحث از امامت و مهدويت اين است كه در هر زمانى بايد امام معصومى باشد خواه حاضر و مشهور و خواه غايب و پنهان تا حجت ها و بيّنات خداوند باطل نگردد; از همين رو در روايات اسلامى مى خوانيم كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «من
[
1 . بحار الانوار، ج 52، ص 366.
(2)2 . همان، ج 52، ص 358.
]
مات و لم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية;(1) هر كس بميرد و پيشواى زمانش رانشناسد به مرگ جاهليّت مرده است.»
بحث از امامت و مهدويت، بحث از غيبت و فلسفه آن و آثار و بركات وجود امام در اين عصر است. بحث از امامت و مهدويت در اين زمان، بحث از كيفيت و چگونگى ارتباط انسان با امام خود در اين عصر است. بحث از امامت و مهدويت، بحث از وظايف و تكاليف شيعه در عصر غيبت است...
7 ـ تقريب بين مذاهب و اديان
از آن جا كه اعتقاد به نجات بشر در آينده اى نه چندان دور از باورهاى فطرى تمام صاحبان اديان و مذاهب بلكه كلّ بشر است، لذا اين موضوع بستر مناسبى براى گفت و گو است تا از اين طريق به زندگى مسالمت آميز بين انسان ها برسيم.
مسئله اعتقاد به نجات بشر از ظلم و بى عدالتى و تبعيض، پيروزى حق و عدالت بر باطل و بى عدالتى و گسترش حكومت الهى كم و بيش مورد اتفاق بين تمام مكتب ها و ملت ها خصوصاً اديان الهى است، هر چند در خصوصيات و مصداق آن اختلافاتى وجود دارد. امّا آنچه مورد اتفاق است اعتقاد به اصل قضيه است كه بشر روزى روى خوش و سعادت را در پايان تاريخ خود خواهد ديد و در مورد اختلاف جزئى نيز مى توان از راه هايى به حلّ آنها پرداخت.
مهدويت از ديدگاه اهل سنت
دكتر محمّد احمد اسماعيل مقدّم در كتاب المهدىّ وفقه أشراط الساعة در جواب اشكالى از بحث مهدويت و اين كه چه ثمره اى بر آن مترتب مى شود، به نكاتى پرداخته كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:1 ـ تصديق و اعتقاد به اين امور علمى خبرى كه از آن به «جانب نظرى دين» تعبير[
1 . شرح مقاصد، ج 5، ص 239.
]
مى كنيم و وحى نيز از آن خبر داده واجب است، زيرا اين مسائل اصل دين و خالص اسلام و جوهر توحيد است...;
2 ـ ايمان به اين امور از لوازم شهادت به رسالت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) است;
3 ـ تصديق اين امور از مستلزمات ايمان به روز قيامت است، زيرا از جمله علائم قيامت خروج مهدى(عليه السلام) است كه قبل از برپايى قيامت تحقق خواهد يافت و همان گونه كه اعتقاد به معاد و برپايى قيامت لازم هست، اعتقاد به علائم آن نيز واجب است.
شيخ ناصرالدين البانى وهابى مى گويد: «عقيده به خروج مهدى(عليه السلام) عقيده اى است ثابت و متواتر كه از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) رسيده و ايمان به آن واجب است، زيرا اين عقيده از امور غيبى است كه ايمان به آن از صفات متقين در قرآن شمرده شده است...».
هم چنين عبدالمحسن بن حمد عباد استاد دانشگاه مدينه منوّره مى گويد: «تصديق و اعتقاد به قضيه مهدويت در زمره ايمان به رسالت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) است، زيرا از آثار ايمان به پيامبر(صلى الله عليه وآله) تصديق او در امورى است كه به آن خبر داده و داخل در ايمان به غيبى است كه خداوند متعال مؤمنان را به جهت ايمان به آن مدح كرده است; آن جا كه مى فرمايد { الم* ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...(2); الف، لام، ميم، اين است كتابى كه در حقانيت آن هيچ ترديدى نيست[و ]مايه هدايت تقواپيشگان است. آنان كه به غيب ايمان دارند...»
4 ـ تصديق به خروج مهدى(عليه السلام) داخل در ايمان به قَدرِ الهى است، زيرا علم خلق به مقدّرات الهى از دو طريق است: يكى وقوع شىء و ديگرى اخبار از جريانهاى گذشته يا واقعه اى كه در آينده اتفاق خواهد افتاد...
[(1)1 . مجله تمدن اسلامى، شماره 22، ص 643.
2 . بقره (2) آيات 1 ـ 3.
(3)3 . مجله جامعه اسلاميه، شماره 3.
(4)4 . المهدى(عليه السلام) و فقه اشراط الساعة، ص 163 ـ 166
]
مهدويّت عامل وحدت
خداوند متعال در قرآن كريم بر موضوع وحدت و اتحاد گروه ها و فرقه هاى مختلف امت اسلامى تأكيد فراوان كرده و مى فرمايد:{إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ;(1) «به راستى مومنان برادران يكديگرند».و نيز مى فرمايد:{وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ;(2) «و هرگز راه اختلاف و تنازع كه موجب تفرقه در اسلام است نپوييد كه در اثر تفرقه ترسو و ضعيف شده، قدرت شما نابود خواهد شد».
و نيز مى فرمايد:{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا;(3) «همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد».
در ميان جوامع اسلامى بعضى اعتقادات وجود دارد كه مى تواند محور خوبى براى وحدت در بين جامعه باشد يكى از آنها مودت و دوستى اهل بيت(عليه السلام) و ديگرى اعتقاد به مهدى منتظر است. اعتقاد به منجى را مى توان زمينه و بستر مناسبى براى گفت گو و
[
1 . حجرات (49) آيه 10.
2 . انفال (8)، آيه 46.
3 . آل عمران (3)، آيه 103.
]
تقريب بين اديان دانست; زيرا اديان و مكاتب و ملت ها هر يك به نوعى معتقد به ظهورمنجى براى عالم بشريت در آخر الزمان اند; هر چند در كيفيت و چگونگى آن با يكديگر اختلاف دارند. ما در اين مقاله يكى از محورهاى وحدت بين امت اسلامى، يعنى بحث از مهدويت بين مسلمانان و موارد اتفاق را بررسى مى كنيم اميدواريم كه اين بحث وسيله اى براى تأليف قلوب مسلمانان باشد.
موارد اتفاق
در زمينه مهدويت مسائل و مواردى بين شيعه و اهل سنت اتفاقى است. ما ضمن اشاره به اين موارد، براى هر كدام شاهدى از روايات فريقين يا كلمات علماى هر دو فرقه خواهيم آورد. و از آنجا كه روايات در مصادر حديثى مورد اتفاق و قبول اهل سنت است، لذا به عنوان نظر مذاهب اسلامى از آن ياد مى شود.مورد اوّل: اتفاق بر اصل قضيه
يكى از موارد اتفاق بين شيعه و سنى در قضيه مهدويت اتفاق بر اصل آن قضيّه است. امت اسلامى ـ مگر عده قليلى از غربزدگان و روشنفكرنمايان مثل احمد امين مصرى و شاگردانش ـ بر اين مسئله اتفاق دارند كه در آخر الزمان شخصى به نام مهدى، از ذريه پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)، از اولاد حضرت زهرا(عليها السلام)، ظهور كرده، زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد و... .عمده علت تأكيد بر اين اعتقاد، وجود تعداد بسيار و در حد تواتر روايات صحيح در باره اين قضيه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و اهل بيت عصمت و طهارت در كتاب هاى حديثى مسلمين است. معلوم است هر قضيه اى كه به حد تواتر برسد از دايره شك و ظن خارج مى شود و انسان را به يقين مى رساند. همان گونه كه در علم حديث و اصول به آن اشاره شده، حديث متواتر احتياج به بررسى سندى ندارد; زيرا از راه تراكم احتمالات مى تواند انسان را به يقين برساند.
[(1)1 . ر. ك: بحث خبر متواتر، حلقات شهيد صدر(ره).
]