(نماز و مقدمات آن)
كيفيت وضو
(شستن دست و مسح پا)وضو يكى از عبادت هاى اسلامى است كه در عين مستحبّ بودن، مقدّمه برخىاز عبادت هاى ديگر، نظير نماز است. امام باقر عليه السلام مى فرمايد: «لا صلاة إلاّبطهور.»
در كتاب هاى فقهى، احكام وضو به تفصيل بيان شده است. آنچه در اين جا مورد بحث است، كيفيت وضو و اختلاف شيعه و اهل سنت درباره اين موضوع است. دو نكته بارز اين اختلاف عبارتند از:الف) از نظر شيعه بايد دست ها از بالا به پايين شسته شود، ولى اهل سنت چنين شرطى را لازم نمى دانند.
ب) بايد پاها پس از شستن صورت و دست ها مسح شوند و شستن آنهاصحيح نيست، ولى اهل سنت شستن پاها را لازم دانسته و مسح آنها را كافىنمى دانند.
ما بحث از وضو را در دو مسئله دنبال مى كنيم: يكى نحوه شستن دست ها و ديگرى مسح پاها.
[(1)1 . وسائل الشيعه، ج 1، ص 256، ابواب الوضوء، باب 1، ح 1; صحيح مسلم، ج 1، ص 204، باب 2; سنن ابن ماجه، ج 1، ص 100 و سنن ابى داود، ج 1، ص 16.
]
الف) شروع شستن دست ها از آرنج
نقل فتاواى اماميه
ـ شيخ مفيد(رحمه الله) درباره كيفيت وضو مى فرمايد: «... آن گاه كفى ديگر از آب به دست راست خود برداشته و در دست چپ خود مى ريزد و با آن دست راست خود را از مرفق تا اطراف انگشتان مى شويد.»ـ شيخ طوسى(رحمه الله) نيز در اين باره مى فرمايد: «... سپس كفى ديگر از آب برداشته و بر مرفق راست خود ريخته و آن را تا اطراف انگشتان مى شويد.»
ـ علامه حلّى(رحمه الله) نيز در اين مورد مى فرمايد: «واجب است ابتدا از مرفقين. و اگر برعكس بشويد در آن دو قول است، همانند شستن صورت قول حقّ در مسئله بطلان است.»
از مجموعه كلمات علماى اماميه استفاده مى شود كه مشهور نزد آنان اين است كه از مرفق به اطراف انگشتان واجب بوده و عكس آن باطل است.
نقل فتاواى عامه
ـ ماوردى مى گويد: «... آن گاه ذراع راستش را تا مرفق مى شويد و سپس دست چپ خود را نيز بدين شكل مى شويد...».ـ عبدالرحمن جزيرى مى گويد: «ائمه بر فرائض چهار گانه ـ كه در قرآن به آن اشاره شده است ـ اتفاق نموده اند و آنها عبارتند از: شستن صورت، دو دست تا مرفقين، مسح سر تمام آن يا بعضش و شستن هر دو پا تا كعبين».
ادله شيعه اماميه
چنان كه گفته شد، نظر مشهور اماميه در مورد شستن دست ها در وضو، بر لزوم[(1)1 . المقنعه، ص 43.
(2)2 . النهايه، ج 1، ص 217.
(3)3 . تذكرة الفقهاء، ج 1، ص 158.
(4)4 . الحاوى الكبير، ج 1، ص 112.
(5)5 . الفقه على المذاهب الاربعه، ج 1، ص 60.
]
شروع از مرفق به طرف انگشتان است. حال به طور خلاصه به ادله آنان اشاره مى كنيم:ـ مقتضاى اصالة الاشتغال
با رجوع به اصول عملى پى مى بريم كه مقتضاى اصالة الاشتغال، شستن از مرفق است، زيرا با مراجعه به روايات اهل بيت(عليهم السلام) وجوب شستن دست ها از مرفق استفاده مى شود، لذا با وجود اين روايات لااقل علم به فراغ ذمه براى اهل سنت حاصل نخواهد شد.
ـ روايات بيانيه
در روايات بيانيه كه كيفيت وضوى رسول خدا به توسط اهل بيت عليهم السلام بيان شده، شستن دست ها از مرفق ترسيم شده است:شيخ طوسى(رحمه الله) به سند خود از بكير و زرارة بن اعين نقل مى كند: ما هر دو از امام باقر عليه السلام از كيفيت وضوى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) سؤال نموديم. حضرت طشت يا ظرف كوچكى پر از آب درخواست نمود و دو كف دستان خود را شسته و سپس مشتى از آب برداشت و با آن صورتش را شست، آن گاه دست چپ را در ظرف آب فرو برده و مشتى از آن را بر دست راست خود ريخت و آن را از آرنج تا سر انگشتان شست و هيچ گاه آب را به طرف آرنج برنگرداند و همين عمل را نسبت به دست چپ انجام داد. سپس سر و دو پاى خود را تا كعبين با رطوبت دستانش مسح نمود... .
ـ «الى» در آيه به معناى «من»
در روايات اهل بيت عليهم السلام كلمه «الى» به معناى «من» تفسير شده و اين بدان معنا نيست كه كلمه «الى» در «من» استعمال شده باشد، زيرا اين نوع كاربرد در عرب وجود ندارد، بلكه به معناى آن است كه مراد جدّى از كلمه «الى» معناى «من» است.
دليل عامه بر جواز عكس
همان گونه كه اشاره شد، اهل سنت شستن دستان از انگشتان تا آرنج را نيز جايز[(1)1 . تهذيب الاحكام، ج 1، ص 55، ح 158.
(2)2 . وسائل الشيعه، ج 1، ص 57، ح 159، باب 19 از ابواب الوضوء.
]
مى شمارند و دليل شان اطلاق امر به غسل در آيه مباركه است، زيرا مقتضاى اطلاق، جواز شستن دست از سر انگشتان تا آرنج است بلكه در اين معنا ظهور دارد.
پاسخ:شيعه اماميه كه شستن دستان را از آرنج واجب مى دانند در پاسخ استدلال فوق مى گويند: هيچ گونه تنافى بين آنچه ما مى گوييم با آيه مباركه: { فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ نيست، زيرا:اوّلاً: آيه ظهور دارد در اين كه كلمه «الى» غايت مغسول است كه «ايديكم» باشد نه غايت غَسل; يعنى آيه درصدد بيان مقدار واجب از شستن دست است، زيرا لفظ «يد» بر موارد زيادى اطلاق مى شود: گاهى در خصوص انگشتان به كار مى رود، همانند آيه سرقت; زمانى بر مچ دست، همانند آيه تيمم; در مواردى بر آرنج به پايين همانند آيه وضو; و هنگامى نيز بر شانه به پايين اطلاق مى گردد. همانند بسيارى از موارد استعمال هاى عرفى.
خداوند متعال با كلمه «الى» اراده نمود كه شستن دست را به همين مقدار محدود نمايد; يعنى تا آرنج. پس در حقيقت آيه در صدد بيان كيفيت غسل نيست، و بيان كيفيت آن به پيامبر(صلى الله عليه وآله) و ائمه معصومين عليهم السلام واگذار شده است كه آنان به خوبى بيان نموده اند. اين امر، نظير آن است كه انسان به رنگ كار مى گويد: ديوار را تا سقف رنگ كن. اين بدان معنا نيست كه شروع آن حتماً از پائين به بالا باشد.
ثانياً: آيه اگر ظاهر در اين معنا نباشد كه غايت مغسول است، لااقل ظاهر در غايت غَسل هم نيست تا دلالت بر لزوم و ترجيح شستن تا آرنج گردد. در نتيجه آيه اجمال دارد، لذا بايد به روايات بيانى رجوع نمود كه آنها نيز دلالت بر لزوم شستن از آرنج دارند.
علامه طباطبايى(رحمه الله) مى فرمايد: «از آنچه گذشت واضح شد كه كلمه {الى المرافق }قيد براى {ايديكم است، پس غَسلى كه متعلق به ايديكم است مقيد به غايت نيست لذا مى توان دست ها را از مرفق به طرف انگشتان شست و اين حالت، همان حالت طبيعى انسان هنگام شستن دست در غير حالت وضو است. هم چنين عكس اين صورت نيز
ممكن است، ولى اخبارى كه از طرق اهل بيت عليهم السلام رسيده، خبر از وجوب صورت اول داده است و صورت دوم را باطل مى داند.»
ثالثاً: ممكن است ادعا شود به اين كه «الى» در صورتى به معناى انتهاى غايت است كه با «من» ابتدائيه همراه باشد، مثل اين كه كسى بگويد: «من از قم به تهران حركت كردم». كه در مورد آيه اين گونه نيست.
ب ـ مسح پا در وضو
يكى ديگر از موارد اختلافى در مورد وضو مسأله مسح يا شستن آن است، شيعه مى گويد پا بايد مسح شود، ولى اهل سنت مى گويند: بايد هر دو پا شسته شود. اين مسأله را نيز مورد بحث قرار مى دهيم.
فتاواى فقهاى اماميه
ـ سيد مرتضى(رحمه الله) مى فرمايد: «از جمله اختصاص هاى اماميه، قول به وجوب مسح هر دو پا به طور تعيين است، بدون تخيير بين شستن و مسح كردن».ـ شيخ طوسى(رحمه الله) مى فرمايد: «... آن گاه بايد روى دو پايش را به آنچه از رطوبت دستانش باقى مانده تا برآمدگى هر دو پا مسح كند...».
ـ محقق حلّى(رحمه الله) مى فرمايد: «واجب است مسح هر دو پا تا برآمدگى پاها كهاز آن به قبه پا ياد مى شود و وجوب مسح، نظر جميع علماى اهل بيت عليهم السلاماست».
ـ علامه حلّى(رحمه الله) مى فرمايد: «عموم علماى اماميه قائل به وجوب مسح پا شده و شستن آن دو را در وضو در حال اختيار باطل مى دانند.»
[(1)1 . الانتصار، ص 105 ـ 106.
(2)2 . النهايه، ص 13.
(3)3 . شرايع الاسلام، ج 1، ص 22.
(4)4 . تذكرة الفقهاء، ج 1، ص 168.
]
فتاواى علماى عامه
ـ سرخسى حنفى مى گويد: «آن گاه هر دو پايش را با برآمدگى ها هر كدام سه مرتبه مى شويد...».ـ ابن قدامه حنبلى مى نويسد: «شستن هر دو پا از نظر اكثر اهل علم واجب است».
ـ شافعى در تفسير قول خداوند متعال: {وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ مى گويد: «ما «أرجلكم» را به فتح مى خوانيم به جهت عطف بر «وجوهكم و أيديكم»(3) كه نتيجه آن وجوب شستن پاهاست.
ـ قرطبى مالكى مى گويد: «كسى كه «وأرجلكم» را به نصب قرائت كند، عامل در نصب را «اغسلوا» مى داند و چنين مى پندارد كه واجب در وضو شستن هر دو پاست نه مسح آن دو و اين نظر تمامىِ عالمان است...».