وهابيت
سلفى گرى
از جمله عناوين و القابى كه وهابيون و گروهى از جماعت هاى اسلامى بر خود گذاشته و بر آن افتخار مى كنند، عنوان «سلفيه يا سلفى گرى» است. اين عنوان به نوبه خود بيان گر يك ايده و روش در برخورد با مسائل دينى است. آنان مى گويند: بهترين عصر، عصر سلف صالح است، عصرى كه به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و زمان نزول وحى نزديك تر است چون مسلمين صدر اسلام سنت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و قرآن كريم را بهتر درك مى كردند، لذا فهم آنان براى ما حجّت است.اخيراً نيز مشاهده مى كنيم كه وهابيون از اطلاق عنوان وهابى به خود متنفّرند و در صدد تعويض آن به عنوان سلفيه برآمده اند. مى گويند: ما تابع يك شخص نيستيم، بلكه تابع يك خط فكرى به نام سلفى گرى هستيم. جا دارد كه اين موضوع را بررسى نماييم:
مفهوم لغوى سلفى
سلفى از سلف به معناى پيشين است.ابن منظور مى گويد: سَلَف، يسلف، سلفاً و سلوفاً، يعنى پيشى گرفت.(1) سالف، يعنى پيشى گيرنده. سَلَف، سليف و سلفه، يعنى جماعت پيشى گيرنده.
[
1 . لسان العرب، ج 6، ص 330 و 331.
]
ابن فارس مى گويد: «سلف: س ل ف، اصلى است كه دلالت بر تقدّم و سبقت دارد. پس سلف كسانى هستند كه گذشته اند.»
جوهرى نيز مى نويسد: «سَلَف، يسلف، سلفاً به معناى «مضى» يعنى «گذشت» آمده است. و سلف الرجل، يعنى پدران گذشته مرد.»
از خلال اين تعريف ها استفاده مى شود كه سلف در لغت به معناى تقدّم زمانى است، لذا هر زمانى نسبت به زمان آينده سَلَف و نسبت به زمان گذشته خَلَف است.
مفهوم اصطلاحى سلفى
سمعانى مى گويد: «سلفى نسبتى به سلف است و اين نسبت، مذهب گروهى است كه آنها با اين نسبت شناخته مى شوند.»در معناى اصطلاحى سلفى اختلاف زيادى است:ـ دكتر محمّد سعيد رمضان بوطى مى گويد: «سلف در اصطلاح بر كسانى اطلاق مى شود كه در سه قرن اول اسلام، مى زيسته اند.»
ـ برخى ديگر، آن را بر خصوص صحابه و تابعين و تابعينِ تابعين اطلاق نموده اند.
ـ دكتر يوسف قرضاوى در مفهوم اصطلاحى سلفيّه مى گويد: «سلف عبارت است از همان قرن هاى اوّل كه بهترين قرن هاى اين امّت است. قرن هايى كه در آنها فهم اسلام، ايمان، سلوك و التزام به آن تحقق يافت. سلفيه نيز عبارت است از: رجوع به آنچه كه سلف اول در فهم دين اعم از عقيده و شريعت و سلوك داشتند.»
[(1)1 . معجم مقاييس اللغة، ماده سلف.
(2)2 . صحاح اللغة، ماده «سلف».
(3)3 . السلفية مرحلة زمينة، ص 9.
(4)4 . الفكر السلفى، ص 15 و 16.
(5)5 . السلفية مرحلة زمينة، ص 9.
(6)6 . السلفية و دعوة الشيخ محمّد بن عبدالوهاب، ص 9 و 10.
(7)7 . الصحوة الاسلامية، ص 25.
]
ـ أحمد بن حجر آل أبوطامى مى گويد: «مذهب سلف عبارت است از: آنچه صحابه، تابعين، اتباع آنان و ائمه فقه بدان معتقد بوده اند.»
ـ محمّد أبوزهره مى نويسد: «مقصود از سلفيه كسانى هستند كه در قرن چهارم هجرى ظاهر شدند. آنان تابع احمد بن حنبل بوده و گمان مى كردند كه تمام آراى شان به احمد بن حنبل منتهى مى گردد; كسى كه عقيده سلف را زنده كرد و براى آن جهاد نمود. آن گاه در قرن هفتم هجرى توسط شيخ الاسلام ابن تيميه احيا شد، او شديداً مردم را به اين روش دعوت كرد و با اضافه كردن مسائلى به آن، مردم عصرش را به تفكر واداشت. آن گاه در قرن دوازدهم آراى او در جزيرة العرب توسط محمّد بن عبدالوهاب احيا شد كه تاكنون وهابيون آن را زنده نگه داشته اند.»
ـ دكتر سيد عبدالعزيز سيلى مى نويسد: «سلف از چند جهت مورد بحث است:الف ـ از ناحيه لفظى: بر جماعتى كه در گذشته بوده اند اطلاق مى شود.
ب ـ از ناحيه اصطلاحى: بر كسى اطلاق مى شود كه مذهبش در دين تقليد شده و اثرش متابعت شود; همانند ابوحنيفه، مالك، شافعى و ابن حنبل كه ايان سلف ما هستند و صحابه و تابعين نيز براى آنان سلف اند.
ج ـ از ناحيه تاريخى: برخى سلفى را به كسانى اطلاق مى كنند كه در قرن پنجم هجرى زندگى مى كرده اند. عده اى ديگر بر كسانى اطلاق مى كنند كه در قرن چهارم هجرى مى زيسته و از حنابله بوده اند.
د ـ از ناحيه اعتقادى: مراد از آنها صحابه و تابعينِ و تابعين تابعين است; كسانى كه به اصول سنت و راه هاى آن آگاه اند. آنان كه پاسداران عقيده و حاميان شريعت اند.
سلفيون كسانى هستند كه مى گويند: ما ايمان داريم به آن چه كه مسلمانان پيشين از
[(1)1 . العقائد السلفية، آل أبوطامى، ص 11.
(2)2 . المذاهب الاسلامية، محمّد ابوزهره، ص 311.]