حديث قبيضة بن هُلْب - شیعه شناسی و پاسخ به شبهات جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیعه شناسی و پاسخ به شبهات - جلد 2

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر رض‍وان‍ی؛ [برای] حوزه نمایندگی ولایت فقیه در امور حج و زیارت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

است، از افراد ثقه احاديث منكر نقل مى كند. نسايى مى نويسد: او متروك الحديث است،گاهى نيز تصريح به عدم وثاقت او نموده است.

4 ـ در برخى از اسناد وائل، نام عاصم بن كليب كوفى هست كه ابن المدينى مى گويد: به منفردات او احتجاج نمى شود.

5 ـ در برخى ديگر از سندها عبدالله بن رجاء است، كه ابن عدى اگر چه او را صدوق دانسته، ولى معتقد است كه غلط هايش زياد است; از همين رو احاديثش حجت نيست.

حديث قبيضة بن هُلْب

از هلب طائى هفت حديث به اين مضمون رسيده است، كه يكى از آنها را ترمذى، و ديگرى را ابن ماجه، و چهار طريق آن را احمد بن حنبل، و يك روايت را نيز عبدالله بن احمد در مسند پدرش اضافه كرده است.

متن حديث به حسب روايت ترمذى اين گونه است كه هلب طائى مى گويد: «كان رسول الله(صلى الله عليه وآله) يؤمنا فيأخذ شماله; رسول خدا(صلى الله عليه وآله) براى ما امامت مى كرد و دست چپ را با دست راست مى گرفت».

نقد حديث

ـ راوى اساسى در اين احاديث سماك بن حرب است كه در وثاقتش اختلاف شده، لذا برخى او را تضعيف نموده اند.

ـ متن روايت آشفته است، زيرا در برخى از آنها چنين نقل شده كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)دستش را بر سينه خود مى گذاشت.

[(1)1 . ر.ك: تهذيب التهذيب، ج 5، ص 174، ح 298.

(2)2 . تهذيب التهذيب، ج 5، ص 56، ح 89.

(3)3 . همان، ص 211، ح 364.

(4)4 . سنن ترمذى، ح 234; سنن ابن ماجه، ح 801; مسند احمد، ح 20961، 20970، 20971 و 20972.

(5)5 . تهذيب التهذيب، ج 4، ص 204.
]

ـ قبيضة بن هُلب بنا به نقل برخى از رجاليون، امثال: ابن المدينى و ابن حجر و نسائى مجهول است.

حديث عبدالله بن مسعود

در اين خصوص از عبدالله بن مسعود سه روايت است: يكى از آنها را نسائى و دو مورد ديگر را ابن ماجه و ابوداود نقل كرده است.(2) و حديث بنابر نقل نسائى اين چنين است: «عبدالله بن مسعود مى گويد: پيامبر(صلى الله عليه وآله) مرا ديد، درحالى كه در نماز دست چپ خود را روى دست راستم گذارده بودم; پيامبر(صلى الله عليه وآله) دست راست مرا گرفته و بر روى دست چپ قرار داد.

نقد حديث

ـ در طريق اين حديث حجاج بن ابى زينب است كه علماى رجال در او اختلاف دارند. ابن مدينى، نسائى و احمد او را تضعيف نموده اند.

ـ هم چنين در طريق حديث هشيم بن بشير است كه اتفاق بر تدليس اوست.

ـ بعيد است كه فردى مثل عبدالله بن مسعود ـ كه از سابقين در اسلام است ـ حكم مستحبى نماز را نداند و پيامبر(صلى الله عليه وآله) به او تذكّر دهد.

حديث جابر بن عبدالله

از جابر تنها يك حديث در اين موضوع رسيده كه احمد بن حنبل آن را در مسند خود نقل كرده است.

[(1)1 . همان، ج 8، ص 350، ح 633.

2 . سنن نسائى، ح 878; سنن ابن ماجه، ح 803 و سنن ابى داوود، ح 644.

(3)3 . تهذيب التهذيب، ج 2، ص 177.

(4)4 . سنن البيهقى، ج 4، ص 44، ح 2327.

(5)5 . مسند احمد، ح 14558.
]

متن آن اين چنين است: «جابر مى گويد: رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بر شخصى گذر كرد كه نماز مى خواند، در حالى كه دست چپ خود را روى دست راست گذارده بود، پيامبر(صلى الله عليه وآله) آن را جدا كرده و دست راست را روى دست چپ نهاد.

نقد حديث

ـ راوى اين حديث نيز حجاج بن ابى زينب است كه در او اختلاف است.

ـ بين اين حديث و حديث قبل كه آن نيز از طريق حجاج بن ابى زينب نقل شده علاقه اى هست. و ظاهر مطلب آن است كه حجاج بعد از وضع حديث ابن مسعود مشاهده كرده كه كسى آن را نمى پذيرد، لذا بر آن با استناد به جابر تأكيد كرده است.

حديث على بن ابى طالب(عليه السلام)

از امام على(عليه السلام) در مصادر اهل سنت در اين موضوع دو حديث رسيده، كه يكى از آن دو را ابوداود و ديگرى را احمد نقل كرده است.

نصّ حديث بنابر روايت ابى داوود اين چنين است: «على ـ رضى الله عنه ـ فرمود: از سنت است قرار دادن كف بر كف در حال نماز در زير ناف».

نقد حديث

ـ در سند حديث زياد بن زيد است كه ابوحاتم رازى او را مجهول مى داند.

ـ و نيز در سند، نام عبدالرحمن بن اسحاق وجود دارد كه همه عالمانِ رجال او را تضعيف و اينگونه توصيف كرده اند: «ليس بشىء، منكر الحديث».

از امام على(عليه السلام) حديثى ديگر نيز از ابى داود رسيده كه راوى مى گويد: «علىّ ـ رضى الله عنه ـ را ديدم كه دست راست را روى دست چپ خود تا مچ بر بالاى ناف خود
[(1)1 . سنن ابى داود، ح 645، مسند احمد، ح 833.

(2)2 . تهذيب التهذيب، ج 3، ص 318.

]

گرفته بود».

اين سند نيز مشكل دارد، زيرا راوى آن جرير ضبّى است كه ابن حجر عسقلانى در حق او مى گويد: او معروف نيست.

حديث ابى هريره

از ابوهريره تنها يك روايت ـ آن هم از ابوداود ـ نقل شده است.

نقد حديث

در سند حديث، نام عبدالرحمن بن اسحاق هست كه واضع حديث سابق نيز بوده است. با تأمل در الفاظ اين دو حديث نتيجه مى گيريم كه ايشان براى دسترسى به دليل اين موضوع، اين دو حديث را جعل كرده است.

حديث غضيف بن حارث يا حارث بن غضيف

از غضيف درباره اين موضوع سه روايت رسيده است كه تمام آنها را احمد بن حنبل نقل كرده است.

نقد حديث

ـ در اسم راوى اضطراب و اختلاف است: برخى نام او را غضيف بن حارث، بعضى حارث بن غضيف و دسته اى ديگر غطيف ضبط كرده اند. و نيز در راوى ديگر اين مضمون ـ يونس بن سيف ـ اختلاف و اضطراب در نام اوست، زيرا برخى او را يونس و عده اى يوسف ضبط نموده اند.

[(1)1 . سنن ابى داود، ح 646.

(2)2 . تهذيب التهذيب، ج 2، ص 67.

(3)3 . سنن ابى داود، ح 647.

(4)4 . مسند احمد، ح 16353، 16354 و 21459.
]

ـ در غضيف از جهتى ديگر نيز اختلاف است، زيرا برخى او را از اصحاب و بعضى ديگر او را تابعى دانسته اند.

ـ در معاوية بن صالح، يكى ديگر از راويان اين حديث نيز اختلاف است.(1) زيرا او را اهل حمص و از نزديكان اموييّن دانسته اند.

روايت غضيف به نقل بيهقى

بيهقى مى گويد: از حارث بن غضيف كندى و شداد بن شرحبيل انصارى روايت شده است: هر كدام از اين دو، پيامبر(صلى الله عليه وآله) را در حال نماز ديدند كه دست راستش را روى دست چپ خود قرار داده بود.

/ 120