بهره مندى اموات - شیعه شناسی و پاسخ به شبهات جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیعه شناسی و پاسخ به شبهات - جلد 2

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر رض‍وان‍ی؛ [برای] حوزه نمایندگی ولایت فقیه در امور حج و زیارت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خامساً: لام در «للانسان» به معناى «عَلى» است، كه شامل ضرر مى شود نه نفع.

بهره مندى اموات

از آيات و روايات به خوبى استفاده مى شود كه ثواب هديه استغفار و قرائت، به مردگان مى رسد.

1 ـ آيات

خداوند متعال مى فرمايد: { الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَىْء رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذينَ تابُوا وَاتَّبَعُوا سَبيلَكَ وَقِهِمْ عَذابَ الْجَحيمِ;(2) «فرشتگان كه عرش با عظمت الهى را بر دوش گرفته و آنان كه پيرامون عرشند به تسبيح و ستايش حقّ مشغولند و هم خود به خدا ايمان دارند و هم براى اهل ايمان از خدا آمرزش مى طلبند كه اى پروردگار، علم و رحمت بى منتهايت همه اهل عالم را فرا گرفته است، تو به لطف و كرم گناه آنان كه توبه كرده راه رضاى تو پيموده اند ببخش و آنان را از عذاب دوزخ محفوظ بدار».

هم چنين مى فرمايد: {تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي اْلأَرْضِ...;(3) «نزديك است كه آسمان ها از فراز شكافته شود و فرشتگان به ستايش خداى خود تسبيح گويند و براى اهل زمين آمرزش طلبند».

در آيه اى ديگر مى فرمايد: {وَالَّذينَ جاؤُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ
[(1)1 . شفاء الصدور بشرح حال الموتى و القبور، ص 402 ـ 406.

2 . غافر(40) آيه 7.

3 . شورى(42) آيه 5.

]

ِلإِخْوانِنَا الَّذينَ سَبَقُونا بِاْلإيمانِ ...;(1) «و آنان كه پس از مهاجران و انصار آمدند دائم در دعا به درگاه خدا عرض مى كنند پروردگارا بر ما و برادران دينى ما كه در ايمان پيش از ما شتافتند ببخش».

ب ـ روايات

هم چنين از روايات استفاده مى شود كه ميت از اعمال خيرى كه زندگان برايش مى فرستند بهره مند مى شود.

بخارى و مسلم از عايشه نقل مى كنند كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «هر كس بميرد و برعهده اش روزه باشد، وليّش از طرف او روزه بگيرد.»

از ابن عباس نقل شده است كه فرمود: شخصى نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! مادرم از دنيا رفته و عهده اش يك ماه روزه است، آيا مى توانم از طرف او قضايش را به جاى آورم؟ حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمود: «آرى، زيرا دين خدا سزاوارتر است كه قضا شود».

در روايتى ديگر آمده كه آن زن يا زنى ديگر سؤال كرد: مادرم حجّ انجام نداده و از دنيا رفته است، آيا مى توانم از طرف او حج انجام دهم؟ حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمود: آرى، از طرف او حجّ انجام ده.

عطاء بن رباح نقل مى كند كه شخصى به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) عرض كرد: يا رسول الله! آيا مى توانم از طرف مادرم ـ كه از دنيا رفته است ـ بنده آزاد كنم؟ حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمود: آرى، سپس سؤال كرد: آيا از اين عتق نفع مى برد؟ فرمود: آرى.

سعد بن عباده به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) عرض كرد: مادرم نذرى به عهده داشته و از دنيا رفته است، آيا مى توانم آن نذر را ادا كنم؟ حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمود: آرى، عرض كردم: آيا از آن نفع مى برد؟ فرمود: آرى.

[
1 . حشر(59) آيه 10.

(2)2 . ر.ك: صحيح مسلم، ج 3، ص 155 ـ 156، باب قضاء الصيام عن الميّت.

(3)3 . همان.

(4)4 . همان.

]

ابوهريره نقل مى كند كه شخصى نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمد و عرض كرد: پدرم از دنيا رفته و اموالى به جاى گذارده، ولى وصيت نكرده است، اگر از طرف او صدقه دهم كفاره گناهانش مى شود؟ حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمود: آرى. آنگاه پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: سوره يس را بر اموات خود بخوانيد....

بررسى اشكالات وهابيان

اشكال اول

همانگونه كه در فتواهاى وهابيون ملاحظه شد، آنان بر مدعاى خود به اين حديث تمسك مى كنند كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «هرگاه انسان بميرد عملش منقطع مى گردد، مگر از سه چيز: صدقه جاريه، علمى كه از آن نفع برده شود و فرزند صالحى كه براى او دعا كند.»

تمسك به اين حديث; يعنى اعتقاد به اين كه اموات ارتباطشان با اين عالم قطع مى شود، بركتى به آنها از دنيا نمى رسد و آنان تصرفى در اين عالم انجام نمى دهند.

جواب:حديث دلالت دارد بر اين كه عمل انسان با مرگش قطع مى شود، مگر در سه مورد; نه اين كه از هيچ چيز غير از اين سه مورد نفع نمى برد.

به بيانى ديگر: حديث ناظر به اعمالى است كه پايدارى آن به خود انسان در حال حيات بستگى دارد. كه اين گونه اعمال با مرگ منقطع مى گردد، مگر در صورتى كه براى آن وجود استمرارى باشد، همانند مورد سه گانه اى كه در روايت استثنا شده است و اين منافاتى ندارد با اعمالى كه قوام آنها به انسان نيست تا بعد از وفاتش از ديگرى به او نفع برسد ولو از غير اين سه مورد باشد.

[(1)1 . ر.ك: همان، ج 5، ص 73 ـ 78; كنز العمال، ج 8،ص 598 ـ 602، رقم 17050 ـ 17071; الروح، ص 118 ـ 121 و...

(2)2 . ر.ك: شيخ عبدالله حبشى، صريح البيان، ص 176.

]

اشكال دوم

از ظاهر برخى آيات استفاده مى شود كه اموات چيزى نمى شتوند. خداوند متعال مى فرمايد: { فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَلا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرينَ;(1) «پس تو اى رسول ما اين مردم دل مرده را نتوانى با سخن حقّ بشنوانى، و دعوت خود را به گوش اين كران كه عمداً روى گردانند برسانى».

در آيه اى ديگر آمده است: {وَما يَسْتَوِي اْلأَحْياءُ وَلاَ اْلأَمْواتُ إِنَّ اللّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَما أَنْتَ بِمُسْمِع مَنْ فِي الْقُبُورِ;(2) «و ابداً زندگان با مردگان مساوى نيستند. خدا هر كه را خواهد شنوا سازد و تو آن كس را كه در گورستان است شنوا نتوانى كرد».

جواب:اوّلاً: ممكن است كه آيه ناظر به اجسادى باشد كه در قبرهاست، زيرا آنها تبديل به خاك مى شوند و چيزى درك نمى كنند.

ثانياً: مراد از نفى سماع نفى انتفاع است كه از آن به كنايه تعبير به نفى سماع شده است; يعنى اين مشركان آيات تو را مى شنوند، ولى از آنها نفع نمى برند، همان گونه كه اهل قبور كلام شما را مى شنوند، ولى از آن نفع نمى برند، زيرا وقتش گذشته است.

ابن قيم جوزيه در تفسير آيه {وَماأَنْتَ بِمُسْمِع مَنْ فِي الْقُبُورِ مى گويد: «آيه دلالت دارد بر كافرى كه قلبش مرده است به نحوى كه نمى توانى حقايق را به او برسانى تا از آن بهره مند شود، همان گونه كه نمى توانى به كسانى كه در قبرند چيزى بشنوانى به حدّى كه نفع برند.

هم چنين در تفسير آيه شريفه: {إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَلا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرينَ مى گويد: «مراد از آيه نفى اهليّت سماع است; به اين معنى كه قلب هاى مشركان از آن جا كه مرده است، تو نمى توانى حقايق را به آنان برسانى، همان گونه كه در
[
1 . روم(30) آيه 52.

2 . فاطر(35) آيه 22.
]

اموات نيز چنين است.»

حسن بن على سقاف شافعى نيز در شرح آيه: {وَما أَنْتَ بِمُسْمِع مَنْ فِي الْقُبُورِ }مى گويد: «آيه دليل بر آن است كه كفارى كه بر باطل اصرار دارند، از موعظه تو نفع نمى برند، همانند امواتى كه در قبرند و از موعظه تو سودى نمى برند. آن گاه از تفسير صابونى نقل مى كند كه مقصود از آيه اين است: «همان گونه كه امواتِ كفار از هدايت و دعوت پيامبر(صلى الله عليه وآله) بى بهره اند ; مشركان نيز كه اهل شقاوت اند از هدايت تو سودى نمى برند.

هم چنين در تفسير آيه شريفه: {إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى مى گويد: اى پيامبر(صلى الله عليه وآله) تو نمى توانى حقّ را به كسانى كه قلبشان بر باطل مهر خورده، برسانى، در صورتى كه خود آنها از حق اعراض كرده اند.

[(1)1 . الروح، ص 45 ـ 46.

(2)2 . مختصر تفسير ابن كثير، ج 3، ص 145.

(3)3 . الاستغاثة.

]


زيارت قبور

مسلمانان در طول تاريخ اسلام بر جواز; بلكه استحباب سفر براى زيارت قبور اولياى الهى اجماع داشته اند. اما از ناحيه ابن تيميه ممنوع شد، زيرا وى اوّلين كسى است كه از اين مسئله جلوگيرى كرده و شديداً با آن مقابله نمود و به حرمت آن فتوا داد. بعد از او شاگردان و مروجان افكارش اين نظر را دنبال كرده و تا زمان محمد بن عبدالوهاب و وهابيون ـ كه همگى به حرمت زيارت قبور معتقدند ـ ادامه داشت. از آن جا كه اين مسئله آثار مهمّى در پى دارد بجاست تا در مورد جواز و عدم جواز آن تحقيق و بررسى نماييم.

/ 120