نقد ادله مانعين - شیعه شناسی و پاسخ به شبهات جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیعه شناسی و پاسخ به شبهات - جلد 2

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر رض‍وان‍ی؛ [برای] حوزه نمایندگی ولایت فقیه در امور حج و زیارت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شيخ احمد شاكر ـ از محققين اهل سنت ـ بعد از نقل كلام ابن سيرين به جواز جمع مى گويد:«اين رأى، همان رأى صحيحى است كه از متن حديث گرفته شده است. امّا تأويل به مرض يا عذر يا غير آن تكلّفى است كه دليلى بر آن نيست و با حكم به جواز جمع بسيارى از دشوارى هايى كه در تفريق بر مردم پيدا مى شود برطرف مى گردد، و حكم به جمع اعانتى است به طاعت مردم، ولى نبايد اين حكم موجب شود كه جمع، عادت مردم شود، همان گونه كه ابن سيرين به آن اشاره كرده است.»

از جمله متأخرين اهل سنّت كه قائل به جواز جمع شده، شيخ على خفيف در كتاب اسباب اختلاف الفقهاء است.

دكتر على احمد سالوس، استاد دانشگاه قطر مى گويد:«اگر شيعه اكتفا كند به جمع بين دو نماز در اوقاتى كه جمع دشوار است به دليل آيه شريفه {وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج و در تفريق به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) اقتدا كند، ادله، مؤيّد آنان است، ولى اشكال در آن است كه شيعه دائماً بين دو نماز جمع مى كند.»

در جواب دكتر سالوس مى گوييم:اولاً: كسانى هستند كه به اين عمل استحبابى (تفريق) عمل مى نمايند.

ثانياً: حرج و مشقت هميشه ـ به جهت اشتغال فراوان براى مسلمين ـ وجود دارد، لذا به اين جهت غالباً نمازهاى ظهر و عصر به جمع خوانده مى شود و هرگاه امر دائر شود بين استحباب جماعت و به جا آوردن نماز در وقت فضيلت و استحباب، از مجموعه ادله جماعت، استفاده مى شود كه جماعت مقدم است، اگرچه در وقت فضيلت هم انجام
[(1)1 . حاشيه سنن ترمذى، ج1، ص358 و 359.

(2)2 . اسباب اختلاف الفقهاء، ص78.

(3)3 . مع الشيعة الاثنى عشرية في الاصول و الفروع، ج4، ص112 و 113.

]

نگيرد و مى دانيم كه اگر بخواهد جماعت در پنج وعده در وقت فضيلت انجام گيرد كثيرىاز مردم به جهت اشتغال فراوان به كسب و كار در آن شركت نمى كنند. لذا مى توانيم با استناد به ملاكى كه در احاديث به آن اشاره شد (عدم حرج و مشقت بر امت) آن را به اين زمان نيز تعميم داده و نماز را جمع نماييم.

نقد ادله مانعين

برخى بر عدم جواز جمع بين دو نماز به ادله اى استدلال كرده اند كه به نقد آن ها مى پردازيم:1 ـ جمع مخالف احتياط است، زيرا تفريق در آن اختلافى نبوده، بلكه افضل است، به خلاف جمع.

جواب:احتياط در جايى رجحان دارد كه دليلى دربين نباشد، ولى با بودن دليل رخصت، موردى براى احتياط باقى نمى ماند. همان گونه كه سيوطى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «همانا خداوند دوست دارد كه به رخصت هاى او عمل شود، همان گونه كه دوست دارد به واجب هايش عمل گردد.»

2 ـ سنت آن است كه هر فريضه اى در وقت خود انجام گيرد.

جواب:سنت حمل بر استحباب مى گردد و اين منافات ندارد با اين كه به جهت قرار نگرفتن امت در سختى و محروم نشدن از جماعت، بين دو نماز را جمع نمود.

لذا انصارى در فواتح الرحموت مى گويد: «مداومت پيامبر(صلى الله عليه وآله) بر يك فعل دلالت
[(1)1 . درالمنثور، سيوطى، ج1، ص193.

]

بر وجوب ندارد، چگونه چنين باشد در حالى كه مى دانيم پيامبر(صلى الله عليه وآله) بر اذان و اقامه، نماز جمعه، اعتكاف، مضمضه، استنشاق و... مداومت مى نمود، در حالى كه احدى قائل به وجوب آنها به جهت مداومت پيامبر(صلى الله عليه وآله) نشده است.»

3 ـ ترمذى و حاكم از حنش، از عكرمه، از ابن عباس نقل كرده كه فرمود: «هركس بين دو نماز را بدون عذر جمع كند بابى از ابواب كبائر را به روى خود باز كرده است.»

جواب:اوّلا: سند اين حديث، ضعيف است به جهت وجود حنش و عكرمه در سلسله راويان اين حديث. براى اطلاع از چگونگى ضعفشان به كتب رجال اهل سنت در ترجمه اين دو مراجعه شود.

ثانياً: حديث ابن عباس معارض با احاديث صحيح السند است، كه دلالت برخلاف اين مضمون دارد.

ثالثاً: حديث از پيامبر نقل نشده است.

4 ـ بيهقى از ابى العاليه نقل مى كند كه عمر به ابوموسى اشعرى نوشت: «جمع بين دو نماز از كبائر است، مگر در صورتى كه عذرى در بين باشد.»

جواب:اولاً: اين حديث مرسل است، همان گونه كه بيهقى به آن تصريح نموده است. و ابوالعاليه از خود عمر نشنيده است. ثانياً: عمر آن را از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل نكرده و شايد از اجتهادات خود او باشد كه دليلى بر حجيت آن نيست.

[(1)1 . فواتح الرحموت، ج2، ص181.

(2)2 . سنن ترمذى، ج1، ص356، ح188 و مستدرك حاكم، ج1، ص275.

(3)3 . السنن الكبرى، بيهقى، ج3، ص169.
]












حجّ تمتّع ـ متعه زنان

اسلام، دينِ عقيده و شريعت است. عقيده; يعنى ايمان به خدا و رسولانش و روز قيامت. شريعت، عبارت است از احكام الهى كه متكفل زندگانى با شرف و سعادت دنيوى و اخروى است.

از جمله امتيازهاى شريعت اسلامى شمول گرايى است، ولى فقهاى مذاهب اسلام در برخى مسائل فرعى فقهى اختلاف نموده اند كه از آن جمله «حج تمتّع» يا «متعه حجّ» است. اكثر اهل سنت متعه و استمتاع در بين عمره و حجّ در «حجّ تمتّع» را به تبع عمر قبول ندارند، بر خلاف شيعه اماميه كه قائل به جوازند. در اين جا به بررسى اين موضوع مى پردازيم تا حقيقت مسئله روشن گردد.

/ 120