فتاواى علماى اهل سنت - شیعه شناسی و پاسخ به شبهات جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیعه شناسی و پاسخ به شبهات - جلد 2

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر رض‍وان‍ی؛ [برای] حوزه نمایندگی ولایت فقیه در امور حج و زیارت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فتاواى علماى اهل سنت

1 ـ ابن ادريس شافعى مى گويد: «زيارت قبور اشكالى ندارد، ولى هنگام زيارت قبور چيزى كه موجب غضب پروردگار مى شود نگوييد.».

2 ـ حاكم نيشابورى مى گويد: «زيارت قبور سنت مستحبّ است.».

3 ـ شيخ منصور على ناصف مى گويد: «نزد جمهور اهل سنت زيارت قبور مستحب است.».

از ابن حزم و ابوحامد غزالى و عبدالرحمان جزيرى نيز نقل شده است كه زيارت قبور اموات، مستحب است.

زيارت قبر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از نظر قرآن
در مورد خصوص زيارت قبر پيامبر نيز مى توان به برخى از آيات تمسك نمود; خداوند متعال مى فرمايد: {وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمْ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً;(6) «و اگر هنگامى كه گروه منافق بر خود به گناه
[(1)1 . تهذيب التهذيب، ج7، ص339.

(2)2 . معرفة السنن و الآثار، شافعى، ج3، ص203 باب زيارة القبور.

(3)3 . مستدرك حاكم، ج1، ص377.

(4)4 . التاج الجامع للاصول، ج1، ص381.

(5)5 . المحلى، ج5، ص160، مسئله 600 و احياءالعلوم، ج4، ص521 و الفقه على المذاهب الاربعة، ج1، ص540، خاتمة في زيارة القبور.

6 . نساء (4) آيه 64.

]

ستم كردند از كردار خود به خدا توبه كرده و به تو رجوع مى كردند كه بر آنها استغفار كنىالبته در اين حال خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند».

اگرچه آيه شريفه بنا بر نظر برخى از مفسرين، مربوط به زمان حيات پيامبر(صلى الله عليه وآله) بوده و كسانى كه گناهكار بودند نزد پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمده و اقرار به گناه مى كردند و از آن حضرت مى خواستند تا از خداوند براى آنان طلب مغفرت كند و آن گاه خداوند آنان را مى آمرزيد، ولى با بيانى مى توان آن را به بعد از وفات آن حضرت نيز تعميم داد.

سبكى در شفاءالسقام مى گويد: «اگرچه آيه مربوط به حال حيات پيامبر است، ولى اين رتبه و مقامى است كه با موت حضرت قطع نمى شود. لذا مى توان آن را به عموم علت به هر موردى كه اين اوصاف در آن مورد تحقق مى يابد تعميم داد. لذا علما از آيه، عموم فهميده اند، پس مستحب است كه هركس به زيارت قبر او مى آيد اين آيه را قرائت نمايد.».

در توضيح عموم علت كه در تعبير سبكى آمده بايد مى گوييم: جهت ارجاع گنهكاران به پيامبر(صلى الله عليه وآله) مسئله شفاعت بوده و شكّى نيست كه بعد از وفات پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيز گنهكار وجود دارد و احتياج به شفاعت پيامبر يا وليّى از اولياى الهى وجود دارد. لذا بعد از وفات نيز به زيارت قبر پيامبر رفتن و او را واسطه قرار دادن اشكالى ندارد.

بنابراين مشاهده مى كنيم كه صحابه بعد از فوت پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيز سر قبر پيامبر مى آمدند و او را واسطه بخشش گناهان خود مى دانستند.

سفيان بن عنبر از عتبى ـ كه هردو از مشايخ شافعى اند ـ نقل مى كند: كنار قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله)نشسته بودم كه اعرابى وارد شد و خطاب به رسول خدا عرض كرد: سلام بر تو اى رسول خدا، خداوند متعال فرمود: {وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمْ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً، من به نزد تو آمده ام و از گناهان خود استغفار مى نمايم و تو را شفيع نزد خداوند آورده ام، آن گاه گريه كرد و اشعارى درباره پيامبر(صلى الله عليه وآله)سرود.

[(1)1 . شفاء السقام ص 81 و 82.

(2)2 . وفاءالوفاء، سمهودى، ج4، ص1361.

]

سمعانى شبيه همين قضيه را از امام على(عليه السلام) نقل مى كند.(1) اگر اين عمل جايز نبود، چرا صحابه; خصوصاً امام على(عليه السلام) كه در آن مكان حاضر بود از آن منع نفرمود؟

زيارت قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) از نظر روايات

با مراجعه به كتب اهل سنت به وجود روايات زيادى پى مى بريم كه از حيث سند صحيح اند و دلالت صريح بر جواز بلكه استحباب زيارت قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) دارند. اينك به برخى از آنها اشاره مى نماييم.

1 ـ دارقطنى به سند صحيح (نزد عامه) از عبدالله بن عمر نقل مى كند كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)فرمود: «هركس قبر مرا زيارت كند شفاعت من بر او مى شود.».

2 ـ هم چنين به سند صحيح از پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل كرده كه فرمود: «هركس حجّ انجام دهد و آن گاه بعد از وفاتم به زيارت قبر من بيايد، مانند كسى است كه مرا در حال حيات زيارت كرده است.».

3 ـ بيهقى نيز به سند صحيح از انس بن مالك نقل مى كند كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «هركس در يكى از دو حرم ـ مكه و مدينه ـ بميرد روز قيامت در زمره امان يافتگان، محشور مى شود و هركس مرا در مدينه با اخلاص زيارت كند روز قيامت در جوار من خواهد بود».

4 ـ ابن عدى از عبدالله بن عمر نقل كرده كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «هركس حج خانه خدا را به جاى آورد، ولى مرا زيارت نكند به من جفا نموده است.».

5 ـ انس بن مالك از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل كرده كه فرمود: «هركس مرا بعد از وفاتم
[
1 . همان، ج2، ص612.

(2)2 . وفاء الوفاء، ج 2 ص 612.

(3)3 . سنن دارقطنى، ج2، ص278، ح194 و سنن الكبرى، بيهقى، ج5، ص245.

(4)4 . سنن دارقطنى، ج2، ص278، ح192.

(5)5 . التاج الجامع للاصول، ج2، ص190.

(6)6 . وفاءالوفاء، ج4، ص1342.
]

زيارت كند مانند آن است كه در حال حياتم زيارت كرده است. و هركس كه قبر مرا زيارت كند شفاعتم در روز قيامت بر او واجب مى شود. و هركس از متمكّنين از امّتم به زيارت قبر من نيايد عذرى ندارد.».

زيارت قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) در سيره صحابه

با مراجعه به سيره پيشينيان از صحابه، تابعين و ديگران پى مى بريم كه زيارت قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله) شيوه آنان بوده است كه در ذيل به برخى از آنها اشاره مى كنيم.

1 ـ فاطمه زهرا:(عليها السلام)

امام على(عليه السلام) مى گويد: بعد از دفن رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فاطمه زهرا(عليها السلام) در كنار قبرپدر ايستاد و مشتى از خاك قبر را برداشته و بر چشم خود نهاد و گريه كرد، و اينشعر را سرود:




  • ماذا على من شمّ تربة احمد
    صبّت علىّ مصائب لو انّها
    صبّت على الأيّام عدن لياليا



  • ان لا يشمّ على الزمان غواليا
    صبّت على الأيّام عدن لياليا
    صبّت على الأيّام عدن لياليا



2 ـ بلال حبشى:بلال بعد از وفات رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به شام هجرت نمود. شبى از شب ها رسول خدا را در خواب ديد كه به او فرمود: اى بلال اين چه جفايى است كه در حق ما نمودى؟ آيا وقتش نشده كه به زيارت ما بيايى؟ بلال سراسيمه از خواب بيدار شد و مركب سوار شده، وارد مدينه شد و مستقيماً بر سر قبر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمد، شروع به گريه كرد و صورت خود را بر قبر مبارك ماليد.

[(1)1 . شفاءالسقام، ص37.

(2)2 . سيره زينى دحلان، ج2، ص310 و ارشادالسارى، ج3، ص352.

(3)3 . اسدالغابه، ج1، ص307 و تهذيب الكمال، ج4، ص289 و مختصر تاريخ دمشق، ج4، ص118.
]

3 ـ عبدالله بن عمر:سمهودى نقل مى كند كه هرگاه عبدالله بن عمر از سفرى بازمى گشت نزد قبر پيامبر(صلى الله عليه وآله)مى آمد و به آن حضرت سلام مى داد.

4 ـ ابوايوب انصارى:حاكم نيشابورى نقل مى كند كه مروان روزى به بقعه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) وارد شد، مشاهده كرد شخصى صورت خود را بر قبر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نهاده است، مروان گردن او را گرفت و بلند نمود و به او گفت: آيا مى دانى چه مى كنى؟ ناگهان مشاهده كرد كه او ابوايوب انصارى از صحابه بزرگوار پيامبر است. در جواب فرمود: آرى، من به جهت اين سنگ نيامده ام، بلكه به جهت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمده ام.

/ 120