هركه گلزار نهانى ديده است
غارت عشقش زخود ببريده است (562)
غارت عشقش زخود ببريده است (562)
غارت عشقش زخود ببريده است (562)
گر به تازى گويد او ور پارسى
گوش و هوشى كو كه در فهمش رسى (564)
گوش و هوشى كو كه در فهمش رسى (564)
گوش و هوشى كو كه در فهمش رسى (564)
عبارت براى عموم مردم ، اشارت براى خواص از مردم ، لطايف براى اوليا و حقايق ويژه انبياست . (567) به مقتضاى اين سخن ، كلام وحيانى قرآن داراى لايه ها و سطوح گوناگون معنايى است كه فهم متناسب با شرايط روانى و درجات وجودى انسان به بارگاه قدسى خداوند، براى وى تحقق مى يابد. به تعبير ديگر، حاصل اين سخن آن است كه قرآن به حسب واقعتيهاى عينى تمام مخاطبان پيام و زبان دارد. همچنين در روايت ديگرى براى قرآن اين لايه هاى معنايى برشمرده شده است : ظهر، بطن ، حد و مطلع . (568)بر اين اساس ، عرفا و متصوفه در تاريخ حيات فكرى خويش كوشيده اند تا بر داشتهاى تاءويلى خود را كه مبتنى بر اصل ياد شده است توجيه نمايند.