در رويارويى يك رشته مسائل پيرامون علم و دين ، در قلمرو روش پژوهشى اين دو حوزه ، مبداء جريان علم و دين ، نتايج و داده هاى دين و علم و... در يكى دو قرن اخير، مساءله جديدى را در فرهنگ دانش بشرى پديد آورد كه : آيا اساسا عرصه هاى مختلف فكرى بشر چون علم ، دين ، هنر، فلسفه ، عرفان و... داراى يك زبان و منطق محاوره اى واحدند يا هر يك از اين قلمروها داراى زبان خاص خود و منطق ويژه خويش است ؟گو اينكه از ديرباز در تاريخ ديانت اين موضوع مطرح بوده است كه : آيا زبان متون دينى زبانى يك وجهى است و تمامى مقاصد خويش را از رهگذر تفسير لغوى باز مى نمايد، يا افزون بر چهره ظاهرى ، لايه هايى تاءويل پذير نيز براى اين متون فرض مى شود كه مكانيسم خاص خويش را مى طلبد؟ هرچند در عصر جديد مسائل نوينى چون : مسئله معنا، داراى گزاره هاى دينى و معرفت بخشى آنها و چگونگى ارتباط بشر با ماوراى طبيعت و مانند اينها نيز بر موضوعات ياد شده افزون گشته است . (82)
دين و زبان
دين داراى محتوايى است كه از طريق ابزار زبان انتقال يافته است . تلاش براى قرائت و تلفظ درست متون دينى ، جستجو در مدلول كلمات مطرح در دين و يافتن معناى جملات و نصوص دينى ، زمينه هاى آغازين ارتباط زبان با دين و متون دينى است ؛ از اين رو سنتهاى دينى و مطالعات مربوط به آنها پيوندى درخور توجه با زبان داشته است .افزون بر اشتياق درونى و انس معنوى دين ورزان ، كه متون دينى را در مراسم و نيايش هاى خويش مى خوانده و بدان عشق مى ورزيده اند، وجود معانى غيبى و ماوراى طبيعى چون : وجود خدا و صفات متافيزيكى و اخلاقى او، وجود فرشتگان ، شياطين ، وحى ، معجزه ، عوالم فوق طبيعى مانند: برزخ و قيامت و سرگذشت انسان پيش از دنيا و پس از آن ، دعوت به ايدآلهاى مطلوب و دنبال شدنى و جز اينها، در متون دينى و جستجوى معانى آنها، همه منشاء توجه ويژه جوامع دينى به مسئله زبان دين و متون مقدس دينى بوده است .