فصل دوم : زبان دين ، رهيافتهاى ديروز غرب - تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ژاك دريدا مولف الجزايرى مقيم فرانسه و آمريكا كه انديشه هايش متاءثر از نيچه ، هوسرل و هيدگر است ، تصريح كرد: ( هر متن كه خوانده مى شود در جريان خواندن شالوده شكنى مى شود، يعنى بنيان و ساحت ( كلام محورى ) و متافيزيكى آن شكسته مى شود. فراشد دنبال كردن معنا به هيچ روى حضور معنا نيست و در جريان خواندن ، معناهاى بى شمار آفريده مى شود كه در خود انكار معناى نهايى است . هر چند او در پاسخ ايزوتسو، زبان شناس معروف ژاپنى ، كه از وى خواست تا شالوده شكنى (Deconstruction) را به دقت شرح دهد، سخن قابل توجهى عرضه نكرد، اما اين مقدار از سخن وى برمى آيد كه هنجار شكنى ، به مفهوم ويران كردن دلالت معنايى و سويه كلام محورى متن است ، نه خود متن ) . (79)

فرانسوا ليوتار، نويسنده پسامدرنيسم نيز با استناد به بازيهاى زبانى ويتگنشتاين به انكار هر گونه قاعده مندى در زبان پرداخت و گفت : هر سخن موردى است يكتا؛ از اين رو منطق سخن را نمى توان از آن استنتاخ كرد، (80) اما روشن است كه اين رهيافت بنيان خويش را نيز ويران مى سازد و همين عامل است كه اين نگرش را با استقبال سرد انديشمندان علوم گوناگون مواجه مى سازد. مسلم است كه از منظر متخصصان زبان شناسى ، زبان هنجار (norm)، همگانى و قاعده مند (rule) است و نمى توان آن را با برخى نمودهاى زبان ادبى مقايسه كرد. (81)

فصل دوم : زبان دين ، رهيافتهاى ديروز غرب

زبان دين

در رويارويى يك رشته مسائل پيرامون علم و دين ، در قلمرو روش پژوهشى اين دو حوزه ، مبداء جريان علم و دين ، نتايج و داده هاى دين و علم و... در يكى دو قرن اخير، مساءله جديدى را در فرهنگ دانش بشرى پديد آورد كه : آيا اساسا عرصه هاى مختلف فكرى بشر چون علم ، دين ، هنر، فلسفه ، عرفان و... داراى يك زبان و منطق محاوره اى واحدند يا هر يك از اين قلمروها داراى زبان خاص خود و منطق ويژه خويش است ؟

گو اينكه از ديرباز در تاريخ ديانت اين موضوع مطرح بوده است كه : آيا زبان متون دينى زبانى يك وجهى است و تمامى مقاصد خويش را از رهگذر تفسير لغوى باز مى نمايد، يا افزون بر چهره ظاهرى ، لايه هايى تاءويل پذير نيز براى اين متون فرض مى شود كه مكانيسم خاص خويش را مى طلبد؟ هرچند در عصر جديد مسائل نوينى چون : مسئله معنا، داراى گزاره هاى دينى و معرفت بخشى آنها و چگونگى ارتباط بشر با ماوراى طبيعت و مانند اينها نيز بر موضوعات ياد شده افزون گشته است . (82)

دين و زبان

دين داراى محتوايى است كه از طريق ابزار زبان انتقال يافته است . تلاش براى قرائت و تلفظ درست متون دينى ، جستجو در مدلول كلمات مطرح در دين و يافتن معناى جملات و نصوص دينى ، زمينه هاى آغازين ارتباط زبان با دين و متون دينى است ؛ از اين رو سنتهاى دينى و مطالعات مربوط به آنها پيوندى درخور توجه با زبان داشته است .

افزون بر اشتياق درونى و انس معنوى دين ورزان ، كه متون دينى را در مراسم و نيايش هاى خويش مى خوانده و بدان عشق مى ورزيده اند، وجود معانى غيبى و ماوراى طبيعى چون : وجود خدا و صفات متافيزيكى و اخلاقى او، وجود فرشتگان ، شياطين ، وحى ، معجزه ، عوالم فوق طبيعى مانند: برزخ و قيامت و سرگذشت انسان پيش از دنيا و پس از آن ، دعوت به ايدآلهاى مطلوب و دنبال شدنى و جز اينها، در متون دينى و جستجوى معانى آنها، همه منشاء توجه ويژه جوامع دينى به مسئله زبان دين و متون مقدس دينى بوده است .

/ 192