2. انواع جملات قرآنى - تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. انواع جملات قرآنى

نخست به بررسى نمونه اى آيات قرآن كريم مى پردازيم . به نظر مى رسد دريك نگاه كلى ، وجود هر دو قسم جمله هاى اخبارى و انشائى در قرآن مجال ترديد نيست .
قرآن كريم هم ذات خدا را توصيف مى كند و هم جهان هستى ، دنيا و آخرت ، حوادث گذشته و حال و آينده ، انسان و موجودات ديگر، پديده ها و سنتها و قوانين لايتغير در سرنوشت انسان و جهان را. در قرآن امر، نهى و استفهام با همه اقسام آن ، تمنى ، ترجى ، ندا، سوگند، شرط و امثال اينها آمده است .

اكنون پرسش آن است كه آيا تمامى اين جملات قرآنى ، با تنوع موضوع و تفاوت تعبيرات ، همه حكايت از واقع و قصد بيان حقيقت دارند؟ يا انگيزه اساسى ، تربيت انسان است و اهتمامى بر واقعيت وجود دارد و در برخى ديگر، صرفا تحريك و ترغيب به يك افعال و غايات خاص مطرح است ؟

در اينجا به منظور رسيدن به يك رهيافت صحيح ، نخست بايد توجه داشته باشيم كه واقع در مورد هرچيز، به اقتضاى خود آن شى ء و حيثيت وجودى آن بوده ، راه اثبات آن نيز متناسب با آن سنخ وجود است . از اين رو نمى توان انتظار داشت براى اثبات واقعيت تمام حقايق ، تنها از يك مقياس و يك ابزار استفاده كنيم . به همين جهت اين انتظارى بيهوده است كه فرشتگان ياريگر خدا با چشم ديده شوند كه در حال جهاد با دشمنان خدا هستند. (1037)

نكته ديگرى كه يادآورى آن مفيد است آنكه وقتى انسان مسلمان با قرآن مواجه مى شود، خود را در حضور خدا و كلام برخاسته از حقيقت خدا مى بيند كه به منظور راهبرد عقل و جان وى و پويش او از عالم تاريك طبيعت تا نور بيكرانه ، فرود آمده است ؛ از اين روى در جاى جاى و سطر سطر اين دفتر محبت خدا به انسان ، حقيقتى قابل كشف و پيامى تازه مى بيند.

3. پاره اى از اوصاف قرآن

با نگاه به متن قرآن و توجه به توصيفات اين كتاب الهى از خود، نكات بسيار ارزشمندى استفاده مى شود. در تعبيرى ، قرآن و وحى الهى بر پيامبر (1038) ( علم ) معرفى مى شود: ( ... ما جاءك من العلم ) . (1039) در آيات متعددى ( تزكيه و تعليم كتاب و حكمت ) هدف رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله معرفى مى شود كه به وسيله قرآن انجام مى گيرد:

( لقد من الله على المومنين اذ بعث فيهم رسولا من اءنفسهم يتلوا عليهم آياته ويزكيهم و يعلمهم الكتاب والحكمة و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبين ) (1040)

و ( كما اءرسلنا فيكم رسولا منكم بتلوا عليكم آياتنا ويزكيكم و يعلمكم الكتاب و الحكمة و يعلمكم ما لم تكونوا تعلمون . ) (1041)

( فرقان ) ، ( قول فصل ) و ( تفصيل دهنده ) اوصاف ديگرى است كه قرآن بدآنها نامبردار شده است :

( تبارك الذى نزل الفرقان على عبده ليكون للعالمين نذيرا ) (1042)

( انه لقول فصل ، و ما هو بالهزل ) ، (1043)

( قد فصلنا الايات لقوم يعلمون ) . (1044)

همچنين قرآن به ( نور ) و ( كتاب روشنگر ) توصيف شده است :

( ما كنت تدرى ما الكتاب ولاالاءيمان ولكن جعلناه نورا نهدى به ... ) ، (1045)

( من الله نور و كتاب مبين ) . (1046)

( بصائر ) و بينش آفرينى (1047) وصف ديگرى براى قرآن است : هذا بصائر من ربكم و هدى . (1048) ( برهان ) ، ( بينه ) و ( هدى ) هم از جمله اوصاف قرآن دانسته شده است :

( فقد جاءكم بينة من ربكم و هدى ) ، (1049)

( يا اءيها الناس قد جاءكم برهان من ربكم و اءنزلنا اليكم نورا مبينا... و يهديهم اليه صراطا مستقيما. (1050)

در توصيفى ديگر، قرآن ( غير ذى عوج ) ، يعنى عارى از انحراف و راهنما به سوى حق (1051) ناميده شده است : قرآنا عربيا غير ذى عوج . (1052) همچنين قرآن ( ذكر ) ، ( ذكرى ) ، ( تذكره ) ، ( موعظه ) و ( بشير و نذير ) نامبردار گرديده است :

( ان هو الا ذكر للعالمين ) ؛ (1053)

( ان هو الا ذكرى للعالمين ) ؛ (1054)

( كلا انه تذكرة ) ؛ (1055)

( يا اءيها الناس ‍ قد جاءتكم موعظة من ربكم ) (1056)

و ( بشيرا و نذيرا فرمود: عرض اءكثرهم فهم لا يسمعون ) . (1057)

/ 192