5. جستجوى دو ويژگى تواءمان پيام و واقع در برخى آيات - تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5. جستجوى دو ويژگى تواءمان پيام و واقع در برخى آيات

قرآن كريم ، گاه در قالب جمله خبرى مى فرمايد: قد اءفلح من زكاها، و قد خاب من دساها؛ (1059) به راستى رستگار شد آن كه نفْس خويش را پالود، و زيان ديد آن كه نفس خويش را آلود ) . چنانكه پيداست ، ظاهر جملات شريف زبان اخبار است ، اما روح حاكم بر آنها آن پيامى است كه ژرفاى جان انسان را مى نوازد و او را به تنزيه از آلودگيها فرا مى خواند. به سخن ديگر آيات شريفه يادآور دو نوع فعل ، (تزكيه ، تدسيه ) و نتايج آنها (فلاح ، خسران ) است ، تا فطرت خفتگان را بيدار سازد.

با نگاه به استفهامهاى قرآن كريم ، مى بينيم دو خصوصيت تواءمان واقع گرايى و دعوت به تعالى و رقاى معنوى ، حتى در گزاره هاى به ظاهر شخصى قرآن نيز قابل درك است :

اءلم نشرح لك صدرك ، و وضعنا عنك وزرك ، الذى اءنقض ‍ ظهرك ، ورفعنالك ذكرك ، فان مع العسر يسرا، ان مع العسر يسرا فاذا فرغت فانصب ، و الى ربك فارغب ؛ (1060)

آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم ؟ و بار سنگينى را از تو برنداشتيم ؟ همان بارى كه بر پشت تو سنگينى مى كرد. و نام تو را بلندآوازه كرديم . پس قطعا با هر سختى آسانى است . همانا با هر دشوارى گشايشى است . پس آنگاه كه از كار مهمى فراغت جستى به مهم ديگرى همت گمار! و به سوى پروردگارت روى آر! )

خطابهاى اين سوره چنانكه مفسران گفته اند، يك گفتگوى شخصى با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و توصيف موقعيت آن حضرت و عنايتهاى خدا بر اوست كه شرح چگونگى يك زندگى و يك واقعه تاريخى است ؛ اما وجود اين قطعه از حيات تاريخى پيامبر صلى الله عليه و آله در متن قرآن ، كه يك متن جاودانه است ، چه حكمتى دارد؟ به ديگر سخن ، وقتى پذيرفتيم كه قرآن ( نور ) و ( هدايت ) است ، بايد در جستجوى كشف پيام گزاره هاى قرآن برآييم . با دقت در فرازهاى گوناگون اين آيات به خوبى روشن مى شود نقطه محورى و آموزه فراتاريخى كه مضمون همه آيات سوره در پرتو آن شكل مى گيرد، آن است كه انسان قرآنى در فراز و فرود زندگى ، جان در پيمان خدا گذارد؛ چرا كه سررشته همه امور، پروردگار است (1061) و سببهاى ديگر همه به اراده و خواست او عمل مى كنند.

همين موضوع در نمونه هاى ديگر به وضوح قابل استفاده است :

( اءلم نهلك الاءولين ...كذالك نفعل بالمجرمين ... اءلم نخلقكم من ماء مهين ... اءلم نجعل الاءرض كفاتا...؛ (1062) آيا عصيانگران نخستين را نابود نكرديم ؟... اين سان با مجرمان رفتار مى كنيم ... آيا شما را از آبى پست و نا چيز نيافريديم ؟... آيا زمين را محل تاءمين نيازهاى انسان قرار نداديم ؟... ) .

( قل هل تربصون بنا الا احدى الحسنيين (1063) ؛ بگو شما جز يكى از دو نيكويى (شهادت و دريافت رحمت بيكران ، يا پيروزى ) را بر ما انتظار مى بريد؟ ) .

( و هل نجازى الا الكفور (1064) ؛ آيا ما جز ناسپاسان ، كسى را كيفر مى كنيم ؟ ) .

( اءتعبدون ما تنحتون (1065) ؛ (ابراهيم گفت ) آيا سزاست چيزى را بپرسيد كه به دست خود مى تراشيد؟ ) .

نشانه هاى توحيد در پهنه گيتى

ولئن ساءلتهم من خلق السماوات و الاءرض و سخر الشمس و القمر ليقولن الله فاءنى يؤ فكون (1066) ؛

و اگر از آنان پرسش ‍ كنى چه كسى آسمانها و زمين را آفريد و خورشيد و ماه را مسخر كرد؟

مى گويند: الله ، پس چگونه روى بر مى تابند؟

ولئن ساءلتهم من نزل من السماء ماء فاءحيا به الاءرض من بعد موتها ليقولن الله قل الحمد لله بل اءكثر هم لا يعقلون (1067) ؛

و اگر از آنان بپرسى چه كسى از آسمان آبى نازل كرد به سبب آن زمين مرده را حيات بخشيد بى گمان مى گويند: الله ، بگو ستايش از آن خداست ، هر چند، بيشترشان نمى دانند .

قل من يرزقكم من السماء و الاءرض اءمن يملك السمع و الاءبصار و من يخرج الحى من الميت و يخرج الميت من الحى و من يدبر الاءمر فسيقولون الله فقل اءفلا تتقون (1068) ؛

بگو چه كسى شما را از آسمان و زمين روزى مى دهد؟ يا چه كسى مالك گوش و چشمهاست ؟

و چه كسى زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج مى سازد؟ و چه كسى كار عالم را تدبير مى كند؟

همانا مى گويند: خدا، پس بگو، آيا پروا نمى كنيد؟ .

قل هل من شركائكم من يبدؤ ا الخلق ثم يعيده قل الله يبدؤ ا الخلق ثم يعيده فاءنى تؤ فكون (1069) ؛

بگو آيا هيچ يك از معبودهاى شما آفرينش را آغاز و سپس پايان مى بخشد؟

بگو تنها خداى يگانه آفرينش را ايجاد كرده سپس باز مى گرداند، پس چرا از حق روى مى گردانيد؟

/ 192