2. نگرش انتقادى به گذشته - تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. نگرش انتقادى به گذشته

در كنار نقاديهايى پى در پى عصر روشنگرى به ويژه راهبردهاى هيوم در توسعه روش جربى و تشكيكات وى به قانون عليت و نقاديهاى كانت از عقل نظرى از يك سو و نظريه ( انتخاب طبيعى ) داروين از جمله ويژگيهاى دوران جديد، از ديگر سو را مى توان نگرش انتقادى به گذشته ، فرهنگ و ارزشهاى آن دانست كه با مطالعات تاريخى - انتقادى كتاب مقدس و بروز دشواريهاى درون اين متون ، اعتبار و مرجعيت آنها را با چالش جدى مواجه ساخت . (188) به سخن ديگر، رويكرد تفسيرى حكمت مدرسى پروتستان ، برداشت لفظى (LiteraListie) از كتاب مقدس بود و به همين دليل نظريه هاى علمى جديد را نوعى معارضه با وثاقت كتاب مقدس مى انگاشت .

لوتر و كالون ، در تفسير كتاب مقدس انعطاف پذير بودند. از نظر آنان ، محمل وثاقت و منشاء اعتبار وحى در شخص ‍ مسيح بود، نه در نص ملفوظ (Holyspirt). كتاب مقدس از اين نظر مهم بود كه شاهدى صادق بر رويدادهاى رهايش ‍ گرانه اى است كه طى آن محبت الهى متجلى در مسيح ، در احوال شخصى خود آنان بازتاب مى يابد. از نظر اصلاح گران نخستين ، كلمه ، وحى ، يا كلمة الله با الهاماتى كه هر انسانى مى تواند از روح القدس دريابد، تاءييد مى شود؛ ولى از آغاز قرن هفدهم ، بسيارى از پروتستانها كتاب مقدس را چونان مخزن معارف مصون از خطا، از جمله شامل مسائل علمى صادر شده از جانب خداوند، تلقى كردند كه لفظ به لفظ از سوى خداوند نازل شده است . صاحبان چنين نظرى با نظريه هاى علمى كوپرنيك مخالفت داشتند و آن را با نصوص كتاب مقدس كه دلالت بر زمين مركزى جهان داشت ، معارض مى يافتند. (189)

به ديگر سخن ، در فضاى فكرى انتقادى ، ظهور دو جريان را مى توان در غرب ملاحظه كرد: يكى رويارويى علم و دين و ديگرى دشواريهاى متون دينى يهودى و مسيحى ؛ از اين رو نظريه انتخاب طبيعى يا تكامل و مانند آن ، به ظاهر اساسى ترين آموزه هاى كتاب مقدس در زمينه آفرينش و اعتبار كتاب مقدس را مورد مناقشه قرار مى داد.

از سوى ديگر، پس از رنسانس ، به ويژه پس از ترجمه كتاب مقدس به زبانهاى اروپايى و آشنايى فراگير با اين متون و گسترش روش مطالعاتى جديد و تحليل سبك و محتواى متون مقدس ، موسوم به "انتقاد برتر" و عيان شدن پاره اى ناهمخوانيها در آن متون ، اصلى ترين پيشفرض درباره وحيانى يعنى مبرا بودن سخنان خدا و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از هرگونه تهافت و تعارض واقعى را دچار مشكل ساخت .
در مواجهه با اين مسايل ديدگاه هايى ظهور يافت كه برخى از آنها به جد مرتبط با زبان دينى و يا تاءثير گذار در آن بود، از آن جمله است :

الف ) برخى چون پروتستانهاى سنتى ، تكامل و امثال آن را صرفا يك نظريه دانستند نه يك امر واقعى ، همچنين تحقيقات انتقادى كتاب مقدس را نيز نفى كردند. (190)

ب ) سنت گرايان كاتوليك به توسع معناى مجازى كنايى و زبان تاءويل پذير كتاب مقدس اذعان مى ورزيدند. آفرينش ‍ شش روزه را بر دوره هاى زمين شناختى حمل مى كردند. از نظر آنان واقعيات علمى مربوط به تكامل قابل پذيرش بود، هر چند آفرينش ويژه انسان ، يك حقيقت افاضى است كه فقط به مدد وحى معلوم مى گردد. وجود يك نياى بى همتاى انسانى نمى تواند مورد نقض و ابرام علمى قرار گيرد، چه فقط جسم انسانى ، نه روح ، مى تواند موضوع پژوهش ديرينه شناسان قرار گيرد. از نظر اينان لزوم ندارد داستان پيدايش آدم به طور كامل تعبير تمثيلى يا كنايى شود. يا به كلى به معناى حقيقتى و ظاهرى اش حمل گردد؛ بلكه بهتر است تاريخ تمثيلى (allegoricalhistory) دانسته شود، يعنى داستانى راجع به رويدادهايى كه واقعا رخ داده ، ولى با تعبيرى متفاوت از آنچه واقعا صورت گرفته بيان مى شود. (191)

ج ) اما تجدد خواهان بر خلاف سنت گرايان ، كتاب مقدس را يك مكتوب صرفا بشرى مى دانستند نه وحى مستقيم خداوند. از نظر آنان كتاب مقدس يك كتاب الهام يافته نيست ، هرچند الهام بخش است . از ديدگاه آنان نخستين ابواب سفر تكوين را بايد همچون بيان شاعرانه عقايد دينى در باب اتكاى انسان به خداوند، و تعبير ادبى سامانمندى و نظام احسن و اصلح جهان تلقى كرد. هنرى وارد بيچر (1813 - 1887 م )، روحانى نوخواه امريكايى ، از نخستين طرفداران تجددطلبى ، در يكى از آثارش مى گويد: ( پژوهشهاى زمين شناسى راز سابقه وحى خداوندى را كه در جهان مادى مكنون است و دير زمانى پنهان مانده بود، بازگشوده است ) . لايمن آبوت (1835 - 1922م )، متكلم امريكايى ، در ( الهيات يك تكامل انديش ) ، كتاب مقدس را نمايانگر طليعه بصيرت دينى در ضمير انسانهايى دانست كه فرزند زمان خويش بوده اند، و آهسته آهسته و به نحوى ناكامل حقيقت را در مى يافته اند. (192)

/ 192