تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روان شناسى زبان (psycholinguistics) نيز در جاى خود تكاپوى علمى نوينى است كه از همكارى زبان شناسى و روان شناسى پديد آمده است . توجه روان شناسى به زبان بيشتر از آن روى است كه زبان ، بنياد بسيارى از فعاليتهاى عالى ذهن انسان ، چون : تفكر، استدلال ، تخيل ، قضاوت ، ادارك و عواطف است . اين رشته علاقه مند دنبال كردن اين موضوعات است كه : رابطه فكر و زبان چيست ؟ آيا تفكر بدون زبان ناممكن است ؟ نقش زبان در تفكر تا چه پايه است ؟ ما چگونه افكار و احساسات خود را در قالب الفاظ مى ريزيم ؟ آيا الفاظ ماهيت افكارمان را عوض نمى كند؟ آيا شنونده آنچه را گوينده در ذهن دارد و در قالب الفاظ مى ريزد عينا دريافت مى كند؟ ما چگونه مى توانيم اين حقيقت را بيازماييم ؟ و... . (62)

با اختراع و گسترش رايانه در دهه هاى اخير، زمينه ارتباط و تعامل زبان شناسى با علوم پايه و رياضى ، براى حل مسائل ارتباطشناسى ، سيبرنتيك و نياز به آفريدن زبان ويژه در انفورماتيك ، بازشناسى گفتار، تركيب گفتار يا گفتار مصنوعى ، تهيه فرهنگهاى مكانيكى يا چند زبانه ، ترجمه ماشينى و جز اينها، بسيار روز افزون است . (63)

با توجه كردن به پيوندهاى وسيع زبان شناسى در قلمرويى گسترده با دانشهاى گوناگون است كه مى بينيم امروزه مطالعات زبان شناسى به حوزه پژوهشى زبان شناسان و نشانه شناسانى چون فردينان دو سوسور (1913)، سندرس ‍ پيرس (1914)، رومن ياكوبسن (1982)، نوام چومسكى ، ميخائيل باختين (1975)، امبرتواكو، رولان بارت (1980) و امثال ايشان محدود نشد؛ بلكه در آثار فيلسوفان ، منطق دانان و عالمان رشته هاى گوناگون علوم تجربى و پايه چون مور (1899, Moore.E.G) فرگه (1925 Frge Goottlob) راسل (1970, B.Russell)، ويتگنشتاين (1951, Rudolf Carnap)، كارناپ (1970, Rudolf Carnap) آستين (L.Astin) سرل (john Seur le) تارسكى (Alfred Tarski)، نورمن مالكلم ، و حتى ژاك لاكان نيز خود را نشان داد. گذشته از آنكه پيوند ميان زبان و فلسفه امروز چندان محكم شده است كه دشوار مى توان چومسكى و ياكوبسن را صرفا زبان شناس ناميد؛ زيرا كار آنان پرسشهاى فلسفى بى نظيرى آفريده است .

مباحث نشانه شناسى در گستره زبان ، در بنياد خود، ماهيت فلسفى دارد. سوسور با طرح ( مدلول ) همچون واقعيتى در ذهن ، موضعى فلسفى گرفت و پيرس با طرح ( مورد تاءويلى ) نشانه شناسى را در دل فلسفه علم جاى داد. (64) نظريه زبان فطرى و از پيش تعيين شده نوام چومسكى در وجود آدمى نگرشى است كه از بيخ و بن با مكتب فلسفى انگلوساكسن متفاوت و متعارض است . جوهر سخن او درباره نحو زبان (Syntax) طبيعى بشر كه كليد حل مجموعه نامتناهى جمله هاى زبان از طريق مجموعه اى متناهى از قواعد بود؛ از لحاظ فلسفى منتج اثر شگرف وجود تصورات فطرى (lnnate ideas) در ذهن بشر بود. نحو بسيار پيچيده و انتزاعى چومسكى اظهار داشت كه كودك انسانى از همان آغاز تولد داراى دانش كامل از دستور زبان است كه در مرحله ارتباط به جريان مى افتد، از اين رو گرچه زبانهاى گوناگون در سطح متفاوت اند، ولى ساختار مشترك زيربنايى عميقى بر آنها حاكم است كه در ذهن نوزاد آدمى تعبيه شده است . (65)

/ 192