تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

11. خيل نگهبانان الهى حافظ انسان . فرشته شناسى ، افعال خدا در سرنوشت انسانها كه مختارند، وابسته به رفتار خود انسانهاست . اراده تكوينى خداوند قابل تغيير نيست ، از اين رو سرنوشت بد هر قوم ، كه مرهون رفتار آنان است ، در قضاى الهى تغييرپذير نيست و ياريگرى جز خدانيست ؛

12. رعد و برق ، ابرهاى باران زا و پديده هاى جوى و فوايد آنها، نشانه هاى توحيدى ؛

13. رعد و تنزيه و حمدگويى خدا، فرشتگان هم تنزيه گو و تسبيح گوى خدايند، خوف فرشتگان از عظمت الهى ، صاعقه ها و آسيب آنها همه به فرمان خداست ، ستيزه جويى و حق ناسپاسى انسان ، كيفر بخشى نيز از صفات خداست ؛

14. دعوت حق تنها از آن خداست (توحيد)، خواندن غير خدا باطل و پاسخ است ، بى خاصيتى بتها، تلاش بيهوده مشركان ، درخواست كافران از بتها گمراهى است .

چنانكه ملاحظه شد، در اين آيات كه نزديك به يك سوم آيات سوره رعد است موضوعات گوناگونى چون : شناخت خدا، افعال ، صفات ، شناخت معاد و نشانه هاى آن ، قرآن و حقانيت آن ، فرشته شناسى ، كيهان شناسى و پديده هاى گوناگون جوى و زمينى ، شناخت انسان و هسته اوليه جنينى او و گزارشهاى انسان سازانه ، بيان خصوصيات روانى انسانهاى كافر، سنتهاى الهى در سرنوشت انسان ، ذكر پايان سرنوشت معاندان اقوام پيشين و جز اينها را در بر مى گيرد كه به اجمال بدانها اشاره خواهد شد.

4. زبان ذو مراتب

مكرر اشارت رفت كه قرآن هدايت انسان را رسالت خويش قرار داده است كه ثمره آن رشد و شكوفايى استعدادهاى خاص انسانى و تعالى من علوى و رُقاى وجودى است .

چنان كه بالعيان مى دانيم سرشت انسان طالب كمال مطلق است و ذات انسان ، ذاتى است بى قرار كه هماره در پى دستيابى به هدفى برتر و بالاتر است .

وحى الهى كه ترجمان هستى انسان است ، فطرت آدمى را مخاطب خويش مى خواند، و پيام خود را به سوى او روان مى سازد و گام به گام او را به سوى كمال واقعى پيش مى برد.

بدين روى آموزشگاه تربيتى قرآن با معانى تو در تو و سطوح گونه گون ظهر و بطن ، براى هيچ مرتبه اى از مراتب رشد و حركت معنوى انسان فاقد پيام مناسب نيست . قرآن ، هم حق ستيزان گريزپا را دعوت مى كند كه به سوى حق باز آيند و فطرت افلاكى خويش را در خاك تيره نيالايند:

( اذهب الى فرعون انه طغى * فقل هل لك الى اءن تزكى * و اءهديك الى ربك فتخشى (1163) ) ؛

( وقد خاب من دساها (1164) )

و هم راكدان و در جازدگان را به تكاپو مى خواند كه : و اءن ليس ‍ للانسان الا ما سعى (1165) و هم رهروان گوناگون صراط مستقيم (آرام روان ، چابك سواران و تيز پروازان ) را مشمول خطاب خويش قرار مى دهد كه : فاذا فرغت فانصب ؛ (1166) زيرا نداى گذر از وضع موجود به وضع مطلوب ، دعوتى است مدام ، كه پاسخ به اين دعوت نيز تلاشى بى پايان را مى طلبد، هر چند آن را سمت و سويى معلوم است : و اءن الى ربك المنتهى . (1167)

بنابر اين وقتى قرآن از زياد شدن هدايت و ايمان سخن مى گويد، معلوم مى شود كه هدايت و ايمان ذو مراتب است ، هم از اين روى روشن مى گردد زبان قرآن ، نيز زبانى ذو مراتب و چند سطحى است :

( و يزيد الله الذين اهتدوا هدى (1168) ) ؛

( يا اءيها الذين آمنوا آمنوا بالله و رسوله (1169) ) ؛

( و اذا تليت عليهم آياته زادتهم ايمانا... (1170) ) .

چنانكه روشن است ايمان از مقوله گروش است و اين گروش مسبوق به نوعى معرفت و نگرش . بدين روى تلاوت آيات منشاء دو حقيقت است : يكى معرفت و ديگرى ايمان .

امام خمينى (ره ) در همين زمينه مى نويسد:

و بايد دانست كه در اين كتاب جامع الهى به طورى اين معارف ، از معرفة الذات تا معرفة الافعال ، مذكور است كه هر طبقه به قدر استعداد خود از آن ادراك مى كنند؛... چنانكه كريمه : هو الاءول والاخر و الظاهر و الباطن ، (1171) و كريمه : الله نور السماوات والاءرض (1172) و كريمه و هو الذى فى السماء اله و فى الاءرض (1173) و كريمه ( هو معكم ) (1174) و كريمه ( اينما تولوا فثم وجه الله ) الى غير ذلك در توحيد ذات ، و آيات كريمه آخر سوره حشر و غير آنها در توحيد صفات ، و كريمه و ما رميت اذ رميت ولكن الله رمى (1175) و كريمه : ( الحمد لله رب العلمين ) و كريمه : يسبح لله ما فى السماوات و ما فى الاءرض (1176) در توحيد افعالى ، كه بعضى به وجه دقيق و بعضى به وجه دقيق عرفانى دلالت دارد، براى هر يك از طبقات علماى ظاهر و باطن طورى شفاى امراض است و در عين حال كه بعضى آيات شريفه ، مثل آيات اول ( حديد ) و سوره مباركه ( توحيد ) به حسب حديث شريف كافى براى متعمقان از آخرالزمان وارد شده ، اهل ظاهر را نيز از آن بهره كافى است و اين از معجزات اين كتاب شريف است و از جامعيت آن است . (1177)

علامه طباطبايى (ره ) از اين خصوصيت ، يعنى مراتب چند سطحى معانى قرآن چنين ياد مى كند:

قرآن از نظر معنا مراتب مختلفى دارد، مراتبى طولى كه مترتب و وابسته به يكديگر است ، و همه آنها در عرض يكديگر قرار ندارد، تا دشوارى استعمال يك لفظ در بيشتر از يك معنا، يا مشكل عموميت مجاز، و يا دشوارى لوازم متعدد براى ملزوم واحد، پيش آيد. چه اينكه همه اين معانى طولى ، معانى مطابقى است و الفاظ آيات به دلالت مطابقى بر آن دلالت دارد، البته هر معنايى متعلق به مرتبه اى از فهم است . (1178)

/ 192