تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در اينجا، متون شفاف است و خواننده به هنگام خواندن آنها متوجه خود زبان نيست و آفرينندگى آن در كمترين حد است و تنها بايد از دانش تخصصى لازم يا هوش متعارف برخوردار باشد تا محتواى پيام را دريابد. (71) رولان بارت چنين متونى را ( نثر علمى ) خوانده و متون علمى در اين دسته جاى مى گيرند.

دسته ديگرى نيز از متون وجود دارد كه زبان در آنها موضوعيت دارد، پيچيدگى و حتى رازهاى زبان ، اينجا امتياز به شمار مى آيد. متون ادبى از اين دسته اند و ابهام و ابهام مهم ترين عنصر آنهاست . در اين متون معناى نهايى وجود ندارد، يا در پشت تاءويلهاى بى شمار پنهان قرار دارد. به هنگام خواندن اين متون خود زبان حضور دارد و خواننده بايد معنا را از راه تاءمل و دقت به پيچيدگيهاى زبان بيافريند. (72)

همين تمايز را در آثار ميخائيل باختين (73) و گروه زبان شناسان پراگ نيز مى توان يافت . موكاروفسكى (1979) يكى از اعضاى اين حلقه ، در مقاله ( زبان معيار و زبان شاعرانه ) نشان داد كه زبان شاعرانه با آنكه از زبان معيار به عنوان ابزار بهره مى برد، اما ويرانگر زبان معيار است . او در بيان گريز شعر از زبان معيار به سخنى از فرديناند برونوى (1938) فرانسوى اشاره مى كند كه نوشته بود: هنر جديد در گوهر خود فردگراست و نمى تواند فقط با زبان معيار، يعنى زبان همگان كار كند... او (شاعر) هر قاعده اى را مى تواند با نيت خلاق خود خوانا كند و هيچ گونه محدوديتى را نمى پذيرد، مگر آنچه را كه الهام خود او مى آفريند. (74)

ميشل اريوه نيز در سال 1969 م ، در مقاله اى كه شماى اصلى متن ادبى را بازگو مى كرد نوشت : ( متن ادبى از سويى از زبان طبيعى سود مى برد، از سوى ديگر به يارى آن زبانى تازه مى آفريند. به اين اعتبار ادبيات زبان اشارت است ، اشارت به زبان و نه به جهان ) . (75)

تمايز ميان زبان ادبى و زبان طبيعى در آثار ژولياكر سيتوا، بلغارى مقيم فرانسه نيز به وضوح منعكس است . به بيان او زبان هر روزه و معيار، قاعده مند است و زبان ادبى قاعده گريز و هنجار شكن . (76)

و بالاخره امبرتواكو، نشانه شناس معاصر ايتاليايى نيز بر همان نكته ياكوبسن ، موكاروفسكى و ديگر ساختارگرايان و را تاكيد ورزيد كه بايد ميان زبان و سخن ادبى با سخن و زبان طبيعى و متعارف تفاوت گذاشت . او در رساله ( درباره نشانه شناسى همگانى ) تاكيد كرد كه زبان زيبايى شناسى بر متن دلالت دارد و نه بر پيام . اما او اين مطلب را نيز افزود كه متن ادبى با ديگر متون در يك نكته بنيادين شريك است و آن منش ارتباطى متن است .

او گفت : ( متن ارائه شده ، به هدف ايجاد ارتباط چاپ و پخش مى شود و حتى نويسنده اى كه مدعى است صرفا براى خويشتن مى نويسد، با انتشار اثرش متن را در جريان ارتباط قرار مى دهد ) . (77)

او در مباينت ميان ( سخن و زبان ادبى ) با ( سخن و زبان علمى ) مى افزايد: دو نوع نگارش وجود دارد: ( آفريننده و غير آفريننده . آثار سوفوكل يا شكسپير در دسته نخست جاى مى گيرند و آثار ارسطو و گاليله در دسته دوم . متون آفريننده ، نتيجه گيرى را به خواننده مى سپارد. اگر شكسپير مى خواست نظريه اى اخلاقى درباره مناسبات پدر و فرزندى ارائه كند، ديگر هملت نمى نوشت ، بلكه رساله اى فلسفى اخلاقى مى نوشت . هملت تاءويلهاى بى شمارى مى پذيرد و اثرى است گشوده . اما در متون غير آفريننده ، مولف مى تواند با تاءويل خاصى از نوشته خود كه به گمانش ‍ نادرست مى آيد، مخالفت كند. چنين متونى داراى معناى نهايى هستند، معنايى كه نيت مولف بوده است ؛ اگر آن را درك نكنيم ، بى ترديد داورى نادرستى درباره متن خواهيم داشت . در آثار كانت ، ماركس ، آينشتين ، واژگان براى پنهان داشتن عقايد و ايجاد ابهام معنايى نوشته نشده اند، آنها نوشته مى شوند تا (ايده مولف ) را بيان كنند. اما در رمان مارسل پروست ، واژگان به هيچ روى با هدف طرح ايده اى خاص نوشته نشده اند. از اين رو بنيان آثار ادبى و هنرى بر ابهام است ) . (78)

صرفنظر از درستى و نادرستى و عدم صحت اين داورى كه زبان ادبى در همه اشكال آن قاعده گريز و شخصى و فاقد پيام معينى باشد - گرچه ممكن است اين سخن فى الجمله در نمادهاى تصويرى و گرافيكى و داستانهاى اسطوره اى و برخى اشعار مقبول افتد - برخى به شتاب اين حكم را درباره مطلق زبان ، جارى دانستند! احتمالا پديدار شناسان پيشگام اين استنتاج به شمار مى آيند.

/ 192