تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از جمله ويژگيهاى ديدگاه ويتگنشتاين در مرحله دوم از انديشه اش در باب زبان دينى ، نظريه خاص او در ماهيت ايمان ، موسوم به فيدئيسم است . او در اين مرحله ، ايده غير قابل بيان بودن دين را رها كرد و به تبيين گرامر قضاياى دينى پرداخت .

در اين ديدگاه مفاهيم دينى چون خدا، معاد، گناه و جز اينها صورى از حيات را باز مى نمايانند كه درون دينداران نهفته است . اما ايمان دينى ، نه عقلانى است و نه غير عقلانى ؛ بلكه پيش عقلانى است . بدين معنا كه دين ، نه يك نظريه يا تعليم عقلانى ، بلكه تعهدى نفسانى است در قبال آنچه كه مومن به آن ايمان دارد. قضاياى دينى اعلام تعهد در برابر يك صورت از حيات است . زبان دينى كه حاوى مجموعه بازيهاى زبانى خاص مومنان است ، اين تعهد را در بر دارد. منطق اين زبان ، منطق شور و احساس و التزام فردى در برابر آن كسى است كه مومن به او ايمان دارد و نه منطق بحث و برهان . (329)

برابر نظريه ايمان گروى ، كه ايمان يك ساحت مستقل است و در فهم گفته هاى دينى ، نيازى به بيرون از حيطه ايمان نداريم ؛ علمى و مستدل جلوه دادن مفاهيم دينى قابل پذيرش نيست و دلايل عقل يا نقلى و يا شهودات باطنى و تجربه دينى در اين زمينه بى ثمر و ناشى از نوعى خطا و خرافه است . بر اين اساس آنچه به آداب و عقايد دينى معنا مى دهد همان نقشى است كه در زندگى و علم و حيات دينى دينداران ايفا مى كند. (330)

بنابراين ، به رغم نگرش همواره پايدار انديشمندان در طول تاريخ حيات فكرى ، كه در جستجوى دلايل عقلانى گفته هاى دينى بوده اند، فيدئيسم قال است كه چنين تاءييدى نه لازم است و نه مقدور. آنان معتقدند حوزه هاى گونه گون علم و دين و هنر و فلسفه و...

هر يك به عالم و حياتى خاص تعلق دارند. براى حوزه بيرون از علم ، كمك به علم نامقدور است و براى حوزه بيرون دين نيز كمك به دين نامقدور، و در يك كلام هيچ معيار بيرونى نمى تواند يك ساحت درونى را ارزيابى كند؛ از اين رو كركه گارد معتقد بود كه دين غير عقلانى است و غرضش آن بود كه با معيارهاى عقلانى نبايد آن را محك زد.

نظر ويتگنشتاين در پرتو فيدئيسم در باب زبان دين ، يكتايى آن است و از نتايج شگفت آورى كه از اين ايده مى گيرد آن است كه اگر ملحد و موحد، گزاره هايى بر زبان بياورند كه يكى نفى و ديگرى اثبات است ، اين گزاره ها ناظر به همديگر و متناقض و مخالف هم نيستند. زيرا اين دو سخن ، حاكى از دو نحوه حيات اند و بيرون از تك تك آن دو قلمرو نمى توان درباره آنان داورى كرد. (331)

بدين سان ايمان گروى بر اين استوار است كه نظامهاى باور دينى در معرض ارزيابيهاى عقلانى قرار ندارند و ما نبايد با باورهاى دينى چون تئوريهاى علمى يا مدعيات فلسفى برخورد كنيم و آنها را با آزمون تجربى يا دلايل عقلانى محك بزنيم . كسى كه در صدد ارزيابى عقلانى و تجربى باورهاى دينى است از ماهيت ايمان دينى تصوير درستى ندارد. (332)

از جمله ويژگيهاى ديدگاه زبانى ويتگنشتاين در باب دين ، آن است كه قضاياى دينى در نگاه وى ناظر به هيچ گونه واقعيت - تجربى يا متعالى - نبوده و داعيه معرفتى و شناختى ندارند.

كسى كه به آخرت ايمان دارد از جمله هاى اخبارى اى استفاده نمى كند كه حاكى از توصيف و اخبار از واقعيتى باشد، بلكه صرف تعهد نفسانى اوست كه اظهار مى گردد. البته وى ضمن غير توصيفى و غير معرفتى دانستن ماهيت دين ، آن را يك نظام دستورمند (Grammatical) و صورتى از گفتمان خود مختار مى داند. اين گفتمان دينى ، ديدگاهى متفاوت با ديدگاه گفتمان علمى راجع به جهان و زندگى ارائه مى دهد كه نمى توان گفت با واقعيت مطابق است و نه مى توان گفت غير مطابق است . گفتمان علمى ، نه مى تواند ثابت كند كه گفتمان دينى از لحاظ شناخت شناسى بى بنياد است و نه ثابت مى كند كه اين گفتمان بى معناست . (333)

/ 192