تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هرچند استناد او به سخن آكويناس گوياى واقع گروى شناختارى در زبان دينى است ، لكن با توضيحى كه در ادامه مى افزايد و نكته ديگرى كه بيان مى كند، چنين برداشت مى شود كه سرانجام ، همان ديدگاه نمادگرايى تيليش را القا مى كند. او در توضيح ايراد تصديق موضوعات زبان دينى ، آن را به تجربه دينى ، مستند مى نمايد و مى گويد: ( براى شخص مومن زبان تمثيلى قابل تصديق است ؛ زيرا به تجربه او در مورد خدا مربوط مى گردد. اينها معتبر هستند، زيرا نه بر زندگى او بلكه بر زندگى همه ايمان داران هم روشنايى مى تابانند ) . او در نكته دوم مى گويد: ( اكنون به نكته دوم مى رسيم و آن اين است كه با معنا، يا بى معنا بودن هر نوع نماد يا بيان دينى تنها متكى بر خود جمله نيست ، بلكه به گوينده و شنونده هم مربوط مى گردد. ) او سپس اين نقص را به ( تجربيات ) آنها مربوط مى سازد. (370)

ديدگاه ديگر در اين باب از آن كسانى است كه مى گويند گزاره هاى دينى كاربرد منحصرا وجودى دارند، و فقط به مسائل مرگ و زندگى و شكل گيرى رهيافتها و رويكردها مربوط مى شوند. اينان معتقدند، ايمان هيچ دانش جديدى به بار نمى آورد، بلكه هستى جديدى را پديد مى آورد. بنابراين گزاره هاى دينى نبايد جدا از پرسشهاى علاقه واپسين ، كه زندگى باطنى بر محور آنها شكل مى گيرد، ملحوظ گردند، چه آنكه ، اثر آنها بر رهيافتها گوناگون است . بعضى از گزاره ها اطمينان بخش اند و شخص را در مواجهه با آينده نامعلوم كمك مى كنند، بعضى ديگر معارضه جو و شجاعت انگيزند، بعضى صرفا حكم صادر مى كنند و فروتنى و حسرت به بار مى آورند، با اين همه اثر آنها به حيات درونى و هدايت انسان مربوط مى شود. اينان تاكيد دارند كه هدف اساسى دين دگرگونى شخصى است .

ديگر پژوهندگان ، نقش دينى بارزترى براى زبان قائل هستند، كه پرستش را بيان مى كند، يا بر مى انگيزد. زبان از فعاليت يك جامعه بر مى خيزد و نمى تواند از اهدافى كه برايش در نظر گرفته اند جدا شود. زبان دينى نه فقط از واكنش پرستش ‍ برخاسته است ، بلكه در خدمت به بار آوردن پرستش است و وظيفه آن تمجيد خداوند است ، نه توصيف او. همچنين زبان دينى ، تجربه دينى را گسترش مى دهد و گوينده و مخاطب را به سرچشمه هاى تجربى اى كه خود از آن ريشه گرفته ، باز مى گرداند و نقش بارز آن ، برانگيختن رهيافتهاى دينى و تجربه هاى تازه است . (371)

ايان رمزى كه خود اهل كلام است مى گويد: ( نقش بارز زبان دينى ، يادآورى تعهد است . قرار و قاعده منطقى اش شبيه به گزاره هاى راجع به وفاداريهاى فردى پرشور مى باشد، چون شيفتگى يك انسان به ملت خود، وفادارى يك ناخدا به كشتى خود، مهريك مرد نسبت به همسر خود. پيمان دينى جامع تر از اينهاست و با نمادها و تصويرهاى موثرى عجين است كه ما در برابر آن حساسيم . تعهد دينى يك ميثاق جامع در برابر هستى است ، چيزى كه در قياس با آن بحث و برهان چندان نقشى ندارد و وظيفه اش گفتن حكاياتى است كه بصيرت و تميز انسان را بر مى انگيزد و تعهد، به منزله پاسخى به اين انگيزش است ، حال آنكه براى انسان دينى خداوند، يك كلمه كليدى است ، يك گنج لايزال ، يك توجيه و تبيين واپسين ، كه بيانگر تعهد است ) . (372)

/ 192