تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و) منع جستجوى حقيقت

نيز در اين متون مسئله ترك اولى در مورد آزمون شجره ممنوعه تعبير به جستجوى آب حيات و جستجوى حقيقت شده و گفته شده كه او مقهور اراده جبرى خداست تا از جستجوى درك حقيقت روى برتابد و آرزوى ملك جاويدان و رقيب خدا شدن را در سر نپرورد! ( خداوند خدا آدم را گرفت و او را در باغ عدن گذاشت تا كار آن را بكند و آن را محافظت نمايد. و خداوند خدا آدم را امر فرموده گفت از همه درختان باغ بى ممانعت بخور، اما از درخت معرفت نيك و بد، زنهار نخورى ؛ زيرا روزى كه از آن خوردى هر آينه خواهى مرد ) (سفر پيدايش 2: 16 - 18) ( و مار، از همه حيوانات صحرا كه خداوند خدا ساخته بو هوشيارتر بود و به زن گفت آيا خدا حقيقتا گفته است كه از همه درختان باغ نخوريد؟ زن به مار گفت : از ميوه درختان باغ مى خوريم ، لكن از ميوه درختى كه در وسط باغ است خدا گفت از آن مخوريد و آن را لمس مكنيد، مبادا بميريد، مار به زن گفت : هر آينه نخواهيد مرد، بلكه خدا مى داند در روزى كه از آن بخوريد چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نيك و بد خواهيد بود... ) (سفر پيدايش 3: 1 - 6).

3. تعطيل عقل

مسيحيت پولسى و رسميت يافته ، از همان آغاز پايه انديشه خود را بر عاطفه و احساس و ايمان گروى احساسى به جاى دين ورزى عقلانى گذاشت تا هيچ گونه ناسازگارى با انديشه هاى چند خدايى و شرك آلود يونانى نداشته باشد.

در آيين پولسى ، يعنى روشنفكر يونانى مسلك كه دشمن مسيح و مسيحيان بود، تمام انديشه هاى مشركانه سابق در قالب تجسد، فدا، صليب و مثلث اب و ابن و روح القدس ظاهر شد كه راز ناگشودنى است . در اين مسلك شريعت و تكليف مرفوع و محبت جايگزين همه چيز شد كه از آن هيچ مزاحمتى براى هيچ كس پديد نمى آمد و اين انديشه بالطبع باب ميل حاكمان ستمگر بود.

مسيحيت محقق اى همان آغاز بناى خويش را بر طرد عقل قرار داد، ترتوليان (150 - 230 م ) تصريح كرد كه ( ايمان مى آورم چون امرى نامعقول و بى معناست ) و همو اظهار داشت آتن (مظهر عقل گرايى ) چه كارى به اورشليم (مظهر مسيحيت ) دارد؟... (410) از منظر نگاه اهل كتاب ( ايمان ، به صليب آويختگى عقل است ) . (411)

4. تحديد علم

بايد بر امور پيشين اين رخداد را نيز بيفزاييم كه دستگاه اقتدار كليساى پولسى پس از رسميت يافتن و شكل گيرى از قرن چهارم ، دستيابى به هر گونه دانش و بينشى را تنها در مضمون كتاب مقدس و تفسير ارباب كليسا، ممكن و مجاز دانست ، در نتيجه تمامى زمينه هاى رشد فكرى ، و علمى مسدود گرديد و تنها تفاسير جهان شناختى يونانى كه آميخته به مفاد دينى تحريف شده بود، نگاه مقبول علمى قلمداد شد و هرگونه فكرى جز آن مردود به شمار آمد. (412)

5. تهافتهاى درونى متون مقدس

باورمندان دين وحيانى ، همه اين پيشفرض را پذيرفته اند كه سخنان خدا و پيامبران او نمى تواند متهافت و متناقض ‍ باشد، چه اينكه علم و حكمت محدوديت ناپذير خدا و عصمت انبياى او در تلقى و ابلاغ پيام خدا، مستند اين پيش ‍ فرضهاست . اما با توجه به اين حقيقت كه كتابهاى مقدس عهد عتيق و عهد جديد رهاورد فهم و برداشت و علايق و سلايق صدها انسان ، با انگيزه هاى گوناگون است كه به گفته قاموس كتاب مقدس (413) در مدت هزار و پانصد سال تاليف گشته ، از اين رو بسيار طبيعى است كه اين نوشته ها، ناسازگاريهاى فراوانى در خود داشته باشد.

از سوى ديگر مشاهده مى شود كه صرفنظر از تفاوتهاى جدى سبك ، در موارد متعددى از محتواى اين نوشته ها ناهمخوانى و تعارض به چشم مى خورد. براى مثال در جايى گفته مى شود:

جميع آنانى كه از اعمال شريعت هستند زير لعنت مى باشند... . هيچ كس در حضور خدا از شريعت عادل شمرده نمى شود... مسيح ما را از لعنت شريعت فدا كرد چون كه در راه ما لعنت شد چنان كه مكتوب است : ملعون است هركه بردار آويخته شود. (غلاطيان 3: 10 - 13)، ( و شريعت لالاى ما شد تا ما را به مسيح برساند، ليكن چون ايمان آمد ديگر دست لالا نيستيم ) (غلاطيان 3: 24 - 25)، ( و شريعت منشاء توليد گناه و مرگ است ) (روميان 3: 20، 7 - 11.)

اما در جاى ديگر، همين گوينده كتاب مقدس ، يعنى جناب پولس ، مى گويد:

پس آيات شريعت را به ايمان باطل مى سازيم ؟ حاشا، بلكه شريعت را استوار مى داريم . (روميان 3: 31)، خلاصه شريعت مقدس است و حكم مقدس و عادل و نيكو (روميان 7: 13.)

/ 192