تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحليل زبان قرآن و روش شناسى فهم آن - نسخه متنی

نویسنده: محمد باقر سعيدى روشن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4. واقع نگرى انتقادى

واقع گروى انتقادى در زبان دين نيز بيش از هر چيز متاءثر از فلسفه استعلايى كانت و ديدگاه هاى فلسفه علم جديد و برخى و افكار نوكانتيهايى چون آرتور ادينگتون (1882 - 1944, Eddington Arthur) فيزيكدان انگليسى و ارنست كاسيرر (1874 - 1946, Cassirr Ernst) فيلسوف آلمانى و همفكران اينهاست كه چارچوبهاى ذهنى را در حصول و كيفيت معرفت ، اثر بخش دانسته و دانش را براينده از واقعيت عينى و داده هاى ذهنى مى شمارند. اين رهيافت فلسفى در رويكرد دين شناسى معاصر اهل كتاب منتج تفسير جديدى از مفهوم سنتى وحى گرديد و آن را حاصل ( تجربه شخصى ) به همراه ( تعبير انسانى ) معرفى كرد. مطابق اين نظر دستيابى ابناى بشر به وحى تعبير نشده و خالص ، ناممكن خواهد بود، بلكه آنچه به آنها مى رسد، تركيبى از پيام خدا و فرايند ذهنى يك انسانى است كه آن را دريافت كرده است . اما روشن است كه اين مبنا پايه هاى رئاليسم و اصالت واقع را سست مى نمايد و آن را به وراى ايدآليسم سوق مى دهد.

ما ضمن پذيرش برخى آكسيومها و قوانين عقلى ، همچون : بديهيات اوليه عقلى و پذيرش قدرت خلاقه ذهن بشر در تجزيه ، تحليل ، تجريد، تعميم و استنباط قوانين نظرى و كلى مربوط به عالم طبيعت ، با كمك استقراهاى تجربى ، معتقديم نقش اساسى و تعيين كننده در پيدايش معرفت از آن حقايق خارجى است و نه چارچوبهاى ذهنى دانشمند. از همين رو، بسيارى از دانشمندان علوم تجربى چون ماكس پلانك ، انيشتين و كمبل و فيلسوفان نو توماسى مانند اتين ژيلسون و غيره بر اين موضوع تاكيد مى ورزند كه رئاليسم متافيزيكى بر رئاليسم معرفتى مقدم است ؛ به ديگر سخن ، آگاهى و معرفت به عالم خارج فرع بر وجود و هستى حقايق عينى است . (426)

به نظر مى رسد يك نكته تحليلى بر رئاليستهاى انتقادى پنهان مانده و آن تمايز ميان معلوم بالذات و معلوم بالعرض ‍ است . آنچه در علوم حصولى به نام علم و معرفت مى شناسيم همان معلوم بالذات يا وجود ذهنى است كه عينا منعكس كننده عين خارجى يا معلوم بالعرض است ، نه شبحى از آن ، ولى مفاد اين سخن آن نيست كه آثار عين خارجى را از وجود ذهنى آن شى ء انتظار داشته باشيم .

افزون بر آنچه ذكر شد، رئاليسم انتقادى در زبان دين معارض با مبانى مسلم دينى است . اگر فرستادن وى به اقتضاى حكمت خدا به هدف تكميل آگاهيهاى انسان در جهت هدايت به كمال لايتناهى ، امرى ضرورى است و عدم يا نقصان آن نقض غرض آفرينش انسان تلقى مى شود؛ در اين صورت خداوند كه از لحاظ علم ، قدرت و خيرخواهى ، كمال مطلق و عارى از نقص است ، مى تواند پيام وحى را آن گونه كه مورد نظر او و حاجت انسان است به طور دست نخورده و بى كم و كاست به مقصد نهايى ، يعنى انسان ها، برساند. طرفه آنكه اين نكته در متن قرآن تصريح شده است كه در ارسال وحى تمام اين تدبيرها به كار بسته شده ، تا وحى مصون از هر گزندى به انسانها برسد: عالم الغيب فلا يظهر على غيبه اءحد الا من ارتضى من رسول فانه يسلك من بين يديه و من خلفه رصدا. ليعلم اءن قد اءبلغوا رسالات ربهم و اءحاط بما لديهم و اءحصى كل شى ء عددا. (427)

در پرتو آنچه بيان شد معلوم مى شود كه با توجه به تفاوت زمينه هاى دينى - فرهنگى و تفاوت مبانى و پيش انگاره هاى يهودى - مسيحى غرب با زمينه هاى دينى - فرهنگى و مبانى و پيش انگاره هاى عالم اسلام ، ديدگاه هاى زبان دينى متداول در فرهنگ غربى به هيچ وجه تناسبى با متون دينى مسلمانان ، يعنى قرآن و سنت محرز معصوم (عليه السلام ) نداشته و قابل تطبيق بر آنها نخواهد بود.

/ 192