شروه - گندم و گیلاس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گندم و گیلاس - نسخه متنی

منوچهر آتشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














شروه

به آوازي مي انديشم

که شبي پر شور

زير پنجره اي به غفلت

خوانده باشم

به دلي

که پشت پنجره گريسته باشد

و به انگشتاني لرزان

که فشرده باشد ميله ها را

در آن کوچه هاي تيره دراز دور نوجواني

چه کسي به شور و شيدايي خوانده است

لحظه اي که کنار پنجره

من به دريا

و ماه درشت پريده رنگ

مي نگريسته ام ؟

ورنه به تاريکترين کوچه هاي رويا

سرگشته چرايم ؟

و چرا به آشيانه و باليني

انديشه نمي کنم

به تاريکترين کوچههاي رويا

که تشويش

چهره به شيشه هاي پنجره چسبانده

و سايه هاي ترديد

هر سويي در تاريکي آويزان است

اين کيست که شوريده وار مي خواند

و ندارد پروايي از نهاد نا ايمن ظلمت ؟

چه کسي را گريانده باشم به آواز

که مي گرياندم اين گونه

هر آواز نوميدانه ولگردي ؟

جايي

دلي آزرده ست از من ؟

بي خبر که دل شوريده ام از هزار جا ؟











/ 67