شور
پريشيده مويرو در روي بادمي رويم به جاده اي
که از آستانه اي نمي
گذرد و رهگذري به پوزخنديهيئت شوريدگيمان را
به بازي نمي گيرد
سري چون شير و دلي
چون يوز به تک مي رويم
بر جاده هجوميکه به چراگاه غزالي
شايد فروخزد و از کنام ها
روباهان با چشمهاي زرنيخي
به سمخره مي
کاوندمان و باد شبح مي سازد برامان
از گور و گوزن و گراز
پريشيده مويرو در روي باد
مي رويم